
چندین مشاهدات در مورد اوکراین وجود دارد. اما در یک سفر جاده ای اخیر یکی از آنها برجسته است – چقدر کشور وسیع است.
سه هفته رانندگی از جنوب به شرق در این کشور پهناور از طریق روستاهای خط مقدم، شهرها، سنگرهای گذشته و در امتداد بوته هایی که معادل استراتژیک این جنگ هستند تا ارتفاعات، آموزشی است که ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه می تواند از آن استفاده کند.
نزدیک به شش ماه بعد، جنگ فاجعه بار او راکد مانده است. صحنه هایی که یادآور جنگ خندق جنگ جهانی اول و دستاوردهای فزاینده و مرگ مرتبط با آن است، به وقوع می پیوندد.
جبهه جنگی نزدیک به 1000 مایلی که پوتین باز کرد، مستحکم شده است، اما کشور پشت سر او عمیق است و در بیشتر موارد آسیبی ندیده است.
سی مایلی جلوتر، چمن های شهر هنوز چمن زنی هستند، در حالی که صدها مایل دورتر در پایتخت، کیف، رستورانهای خوب با شرابهای خوب و شامپاین خنک و ماهیهای تازه صید شده مدیترانهای در منو بازگشایی شدهاند.
این یک زمین چاق، با مزارع حاصلخیز و محصولات غنی از باران و آفتاب است. اگر عمق استراتژیک فراتر از خطوط مقدم باشد، اوکراین دارای ثروت بکر در دسترس است.
شاید قابل توجه ترین تعداد مردان در سن سربازی در سراسر کشور باشد که هنوز متعهد به مبارزه نشده اند. اوکراین در جنگ است، اما ظاهراً هنوز همه چیز وجود دارد. تنها بخشی از توان رزمی بالقوه اوکراین در سنگرهایی است که در ردیف درختان مشرف به سربازان روسی مدفون شده اند.
پینهدوشها، نویسندگان، هنرمندان، مربیان، کارآفرینان، روزنامهنگاران، و حتی مدیر عامل سابق مکدونالدز فشارهای پوتین را مهار میکنند، اما زمانی که دولت به آن نیاز داشته باشد، افراد زیادی برای فراخوانی وجود دارند.
نتیجه بزرگ این است که این جنگی نیست که به سرعت پایان یابد و هنوز مشخص نیست که آیا نبرد سرنوشت ساز واقعی آغاز شده است یا خیر.
تحلیل کامل را بخوانید اینجا