آیا چین قدرت هژمونیک آمریکا را به چالش می کشد؟

کیکوس پورایوبی در تفسیر نظریه های بین المللی، قدرت هژمونیک به نظام های تک قطبی گفته می شود که در سلسله مراتب قدرت در سطوح مختلف اقتصادی، نظامی، فناوری، پولی و فرهنگی جهان دست بالا را دارند و با استفاده از ابزارهای مختلف قدرت ایجاد می کنند. یک دنیا دولت با نظام تنبیه و تشویق جهانی خود، قدرت مسلط یا قدرت مرکزی در برقراری نظم و قوانین بین المللی نقش مسلط را ایفا می کند، حتی در حل اختلافات بین واحدهای زیرمجموعه، به قدرت های دیگر اجازه نمی دهد که وضع موجود را به هم بزنند و به زور. به رویزیونیست های بین المللی پاسخ می دهد.

در گذشته، این نوع سیستم را می‌توان در امپراتوری روم باستان و چین مشاهده کرد، بریتانیای کبیر در قرن هجدهم و نوزدهم در نظام بین‌الملل، پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و بلوک شرق در دهه نود، بر این مدل تسلط داشت. ایالات متحده آمریکا تا سال 2010 و شاید هم اکنون پرچمدار توزیع انرژی جهان است، اگرچه خود را قدرت بلامنازع جهان می‌داند، اما با ظهور چین، روسیه و اتحادیه در کشورهای تازه‌توان، نظریه پردازان این حس برتری را با شک و تردید دنبال می کنند.

قدرت هژمونیک آمریکا که زمانی بی نظیر بود، با چالش های امروزی، نقش آمریکا در جنگ اول، احیای کویت و بالکان، سرنگونی صدام و طالبان با اعمال دکترین انقلاب در ارتش مواجه است. استفاده از فناوری روز و دقت در هدف‌گیری باعث شد تا کمترین تلفات و نتیجه‌گیری بهتر از مخرب‌ترین جنگ‌ها حاصل شود، در حالی که اکنون آمریکا نتوانسته به موفقیت‌های قبلی در جنگ سوریه یا جنگ سوریه دست یابد. مبارزه با داعش، اگرچه همچنان در راس هرم قدرت جهانی قرار دارد، اما ایالات متحده آمریکا با ایجاد و نفوذ در رژیم های بین المللی توانسته است بر آن تسلط یابد. منظور از رژیم‌های بین‌المللی برای حفظ قدرت، مجموعه‌ای از ارزش‌ها، اصول، قواعد، استانداردها و رویه‌های تصمیم‌گیری صریح یا ضمنی است که به وسیله آن‌ها انتظارات بازیگران در موضوعات خاص و خاص شناسایی و برآورده می‌شود. سیستم های بین المللی در حوزه های امنیت، اطلاعات، اقتصاد، حقوق، فرهنگ، محیط زیست، ارتباطات و غیره نیز همینطور هستند. آنها به عنوان ابزار و تسهیلات جهانی سازی فعال هستند، به عنوان مثال، کالاها، خدمات و سرمایه از خارج از کشور از طریق سیستم های تجاری و اقتصادی، در زمینه های خلع سلاح، و معاهدات معاهده منع گسترش سلاح های هسته ای – معاهده منع جامع آزمایش هسته ای به عنوان رژیم های خلع سلاح تحمیل شده توسط امنیت اعمال می شود. ; بنابراین، آنچه می تواند وجود یک اقتصاد بین المللی وابسته به هم را در جهانی متشکل از دولت-ملت های متضاد توضیح دهد، وجود قدرتی است که نظام را اداره می کند، یعنی سیستم هژمونیک.

در یک جمع بندی کلی، نظر اقتصاددان انگلیسی چارلز کیندلبرگر در مورد ثبات هژمونی چنین بود:
برای اینکه جهان پایدار باشد، عامل تثبیت کننده باید فقط یک عامل تثبیت کننده، یک رهبر، یک مهاجم یا رهبری باشد که در آن شرایط زیر رعایت شود:

1- کنترل مواد اولیه.
2- تسلط بر بازار به ویژه از نظر واردات و وابسته ساختن کالاهای سایر کشورها به بازار داخلی.
3- کنترل منابع سرمایه
4- کنترل کالاهای با ارزش افزوده بالا.
5- ایدئولوژی محبوب مردم مانند حقوق بشر و دموکراسی داشته باشد و حاوی تبلیغات نژادپرستانه نباشد.
6- کنترل سلاح های هسته ای نظامی.
7- توانایی و تمایل به رهبری.
8- ترویج اقتصاد آزاد و تحریم سیاست ها و تعرفه های اقتصادی.
9- کنترل بازار سهام و نرخ ارز.

بر اساس این نظریه، قدرت حاکم باید ثبات نظام را حفظ کند تا اقتصاد آزاد جهان کالاهای عمومی یا عمومی را تأمین کند، بانک جهانی، صندوق بین‌المللی پول، دلار آمریکا و گات نمونه‌هایی از این کالاهای عمومی هستند. .

مشاهده می شود که با شکل گیری و ایجاد ابزارهایی مانند نظام های بین المللی توسط هژمون و همپیمانان آن، گلوگاه های بین المللی کشورها به شدت کنترل شده و با هدایت و حمایت قدرت سلطه، بدترین مدل های تحریم علیه آن اعمال می شود. کشورهایی مانند کوبا، کره شمالی، ونزوئلا، ایران، سوریه و حتی روسیه

چین در حال حاضر مهمترین رقیب هژمونی آمریکاست و آمریکا با فشارهای مختلف سیاسی، امنیتی، اقتصادی و غیره از طرق مختلف به ویژه از طریق این سازمان ها و نهادها یعنی نظام های بین المللی سعی در مهار این کشور دارد.

درآمد سرانه ملی چین که در سال 1960 100 دلار بود، در سال 2021 به 10000 دلار رسید. رشد اقتصادی این کشور در 30 سال گذشته به طور متوسط ​​سالانه 10 درصد بوده است و سرمایه این کشور در بانک های جهانی 4 تریلیون دلار است. 200 میلیارد دلار و در پروسه ساخت 6 ناو هواپیمابر، پس فرزندان کنفوسیوس دانا دوباره قیام خواهند کرد و 1.4 میلیارد جمعیت خواهند داشت و مطمئناً در آینده نزدیک بورس انرژی و نظم جهانی را بر هم خواهند زد. صادرات این کشور از واردات بنگاه های تجاری پیشی خواهد گرفت و موجی از ترس بازارهای آمریکا را 19.5 درصد و اتحادیه اروپا را حدود 17 درصد افزایش خواهد داد.

با خاتمه بحث های فوق این سوال مطرح می شود که آیا آمریکا به راحتی به گوشه ای از دنیای انزوا خزیده و به سیاست مدارا که منجر به از دست دادن موقعیت خود می شود ادامه خواهد داد تا چین به تدریج بین نیروها تعادل ایجاد کند؟ ابتدا از نظر اقتصادی، سپس سیاسی و … به نفع خود تغییر کنند؟ اگرچه پاسخ به این سوال به مرور زمان مشخص خواهد شد، اما باید در نظر داشت که با بودجه نظامی 700 میلیارد دلاری آمریکا در سال، اتحادهایی با مشارکت استرالیا، ژاپن، کره جنوبی، تایوان، تایلند، سنگاپور و … ایجاد می شود. مالزی، ویتنام و حتی اندونزی و فیلیپین. در شرق و جنوب شرق آسیا، با متحد شدن با اکثر کشورهای خاورمیانه و همچنین ترغیب و تشویق کشورهای اروپای شرقی و حتی کشورهای اسکاندیناوی برای پیوستن به سازمان امنیت آتلانتیک شمالی، ایالات متحده به راحتی میدان نبرد را رها نخواهد کرد.

س ن: مقررات بین المللی، اصغر خانی 1392

Emerson Brooks

گورو تلویزیون. حل کننده مشکل علاقه مندان به وب. ماون مسافرتی بی عذرخواهی تنظیم کننده.

تماس با ما