به من اپرا جوک باکس بده. یوکس و تنور می خواهند.

اپراهای کمدی معمولاً توده‌ها را خشنود می‌کنند: سرانجام، مهلتی از همه مرگ‌های غم انگیز و عاشقان محکوم به فنا. مشکل این است که چیز زیادی برای انتخاب وجود ندارد. شرکت‌های اپرا می‌توانند «Così Fan Tutte»، «Il Barbiere di Siviglia»، «L’Elisir d’Amore» و تعدادی برنامه دیگر را چندین برابر برنامه‌ریزی کنند.

بنابراین Francesca Zampello، هنری و مدیر کل Glimmerglass، ایده جدیدی را ارائه کرد. او در یک گفتگوی ویدیویی اخیر گفت: “من فقط گفتم بیایید یک کمدی روسینی بسازیم که هنوز وجود ندارد.”

به عبارت دیگر، اپرا باکس موزیکال – “Tenor Overboard” که قرار است در جشنواره روز سه شنبه در کوپرستون نیویورک به نمایش درآید و تا 18 آگوست ادامه دارد.

در حالی که فرمت موسیقی به اندازه کافی در برادوی رایج است، در خانه های اپرا بسیار نادر است. اپرای باروک بهتر از بسیاری از سبک‌ها در این ژانر جا می‌گیرد، از «پاستیچیو» دیروز، که آثار از قبل موجود را بازیافت می‌کرد، تا «جزیره افسون‌شده» در سال 2011، کمیسیون اپرای متروپولیتن که جرمی سامز، فیلمنامه‌نویس موسیقی شامل موسیقی هندل، ویوالدی، رامو بود. و دیگران در طرحی که از نمایشنامه های شکسپیر به عاریت گرفته شده است.

زامپلو با شجاعت، یا شاید به انگیزه این نادر بودن نسبی، تابستان گذشته با نمایشنامه نویس کن لودویگ تماس گرفت تا از او بپرسد که آیا علاقه مند به نوشتن فیلمنامه این پروژه است یا خیر. او به دو دلیل کاندیدای خوبی بود: او «دیوانه برای تو»، موزیکال جوک‌باکس گرشوین برنده جایزه تونی، و معروف‌ترین نمایشنامه‌اش، «به من یک تنور قرض بده»، مضحکی با حضور یک ستاره اپرای دهه ۱۹۳۰ نوشت. (فیلم جدید او، “به من یک سوپرانو قرض بده”، با شخصیت های اصلی زن در همان طرح اصلی، در ماه سپتامبر در تئاتر هیوستون آلی اکران شد.)

لودویگ، یکی از طرفداران اپرا، از فرصت استفاده کرد و به نوعی با روسینی همکاری کرد. او در دهه 1940 تصمیم گرفت «تنور اووربورد» را بسازد و آن را به آنچه که «تروپ‌های بزرگ اپرای کمیک» می‌نامید پیوست.

او در یک گفتگوی ویدیویی گفت: “اغلب داستان‌هایی درباره عشق دست نیافتنی هستند، زیرا نسل قدیمی‌تر سعی می‌کند مانع از تمایلات جنسی نسل جوان شود: “تو نمی‌توانی با این پسر ازدواج کنی.” آنها اغلب داستان را تغییر می دهند، همانطور که در “آرایشگر سویل” و “دختر ایتالیایی در الجزایر” انجام دادند.

لودویگ داستانی درباره دو خواهر نیویورکی به نام‌های جیانا (رایلی نلسون) و میمی (جاسمین هابرشام) نوشت که سعی می‌کنند از پدر ظالم خود و ازدواج میمی فرار کنند. آنها در نهایت به یک کوارتت مردی به نام سیسیلی که در کشتی در حال حرکت به سیسیل آواز می خوانند – با لباس مبدل، وسیله ای روایی که شکسپیر، اپرا و کمدی مارپیچی آن را دوست دارد، می پیوندند. البته هرج و مرج به وجود می آید.

“Tenor Overboard” بیشتر بر دیالوگ های تئاتری متکی است تا خوانش معمول اپرایی، بنابراین فیلمنامه لودویگ باید گسترده و خنده دار باشد. لودویگ گفت که به خوانندگان گفته است: “روسینی لحظاتی را به شما هدیه داد که آشکارا از نظر خنده دار کامل هستند زیرا او یک نابغه کمدی بود.” و من سعی کرده‌ام فیلمنامه‌ای را به همان شیوه بنویسم و ​​نمایشنامه‌های من معمولاً آن حس ریتم را دارند.»

لودویگ همچنین عناوین بزرگ همراه ملودی‌ها را که به زبان ایتالیایی خوانده می‌شوند، دوباره سازماندهی کرد تا به قول خودش به برخی از آنها «قافیه و ریتم» بدهد. زامپلو، که تولید را با برنا کورنر اجرا می‌کند، می‌گوید: «اپراهای بزرگ باید چیزی را به مردم منتقل کنند و می‌خواهند مردم روی صحنه ببینند، اما این اپرا کمی طنز لودویگ اضافی نیز دارد.

پس از توافق بر سر خلاصه کلی، سخت ترین بخش هنوز در راه بود: باید با موسیقی پر می شد – که در نهایت از 15 منبع مختلف می آمد.

جوزف کولانری، کارگردان موسیقی Glimmerglass در زوم گفت: «ما می‌خواستیم کاملاً مطمئن باشیم که فقط آهنگ‌های معروف روسینی را بازنویسی نمی‌کنیم. بله، ما یک دوئت «باربیر» داریم، اما می‌خواستیم این قطعه موسیقی کمتر شناخته شده روسینی را نیز نمایش دهد.»

کولانری بخشی از پژوهشگر شد، نسخه‌های اپراهای رازآلود را به‌صورت آنلاین و در کتاب‌فروشی‌ها ردیابی می‌کرد، و بخشی دیگر مک‌گیور، با تطبیق برخی از نمرات آوازی آن‌ها را در زمینه جدیدشان کار می‌کرد. به عنوان مثال، متن دوئت «باربیر»، «دانکی و پسر» که کولانری به آن اشاره کرده بود، کمی اصلاح شد تا داستان را معنا کند. و از آنجایی که زوج اصلی لودویگ متزو و باریتون بودند (اشاره به “پسر خر io”)، برخی انتقال ها ضروری بود – روسینی تمایل داشت که تنور و سوپرانو را برای آهنگ های عاشقانه در اپراهای کمیک خود جفت کند.

چالش دیگر معرفی سیسیلی های آوازخوان بود که برای اولین بار در YMCA با آنها آشنا شدیم – چرا که نه؟ کولانری به کوارتت های مرد در اپرای روسینی نگاه کرد اما هیچ چیز مناسبی نیافت. بنابراین او پس از توقف نوشتن اپرا، توجه خود را به قطعات کوتاهی که آهنگساز برای “شبهای موسیقی” نوشته بود معطوف کرد و “La Danza” را تماشا کرد (ضبط شده توسط لوچیانو پاواروتی، از جمله).

کولانری مجبور شد یک تنظیم آوایی برای دو ترم، باریتون و باس – و بیشتر بنویسد. او می گوید: «او باید دوباره در ترم دوم کار کند، زیرا دو مرد با دو زن که در لباس مردانه ظاهر شده اند جایگزین می شوند. آنها در محدوده زنانه می خوانند، اما من این قطعه را طوری طراحی کردم که بتواند با سبک های آوازی ترکیبی کار کند.

کولانری گفت: “بعضی ها ممکن است بگویند، “چگونه روسینی را منتقل می کنید؟” اما روسینی همیشه خودش این کار را انجام می داد.

برای فصل 2، کولانری مجبور شد یک آهنگ باسو پاوو برای پدر دو خواهر، پترونیو (استفانو دی ببو) پیدا کند. او به جای معروف «A un dottor della mia Sorte» از «Il Barbiere»، «Io, Don Profondo» از «Il Viaggio a Reims» را انتخاب کرد (اپرایی که خود روسینی قطعاتی از آن را برداشت کرده بود و برخی از آن‌ها را دوباره استفاده کرد. لو کنت اوری”). کولانری گفت: “از نظر من، این بزرگترین نت پاوو است.” روسینی به نوعی با او بالاتر رفت.

کولانری و تیمش باید با تزیینات و تزیینات آوازی که بخشی از اجرای روسینی است، دست و پنجه نرم کنند. رهبر ارکستر به خوانندگان پیشنهاد کرد که به عنوان نمونه ای از بداهه پردازی استادانه به نسخه زنده الا فیتزجرالد از “ماه چقدر بالا” گوش دهند که او آن را “هارمونیک خارج از جدول” توصیف کرد. او همچنین از نزدیک با آنها کار کرد تا تزئیناتی را ایجاد کند که مطابق با سابقه و نقش آنها باشد. کولانری گفت: «تا زمانی که نشنوی چه کاری می‌تواند انجام دهد، نمی‌توان برای کسی زینتی نوشت. “به نوعی باید آن را رد کنید.”

مانند بسیاری از کمدی‌ها، سرعت و زمان‌بندی روی صحنه و حتی خارج از صحنه از اهمیت بالایی برخوردار است – «Tenor Overboard» در حدود یک سال اکران شد. روسینی گاهی اوقات اپرای خود را در یک ماه می نوشت، پس چرا این کار را نکنیم؟ زامپلو گفت.

هواداران باید مطمئن باشند که با روسینی خواهند خندید، نه به او. کولانری گفت: “ما تلاش می کنیم تا این قطعات را با تمام یکپارچگی موسیقایی لازم اجرا کنیم تا به نتیجه برسند.” ما همه چیز را از نظر موسیقی بسیار جدی می‌گیریم و آن را در آن قرار می‌دهیم.»

با این حال، زامپلو به وضوح می‌خواهد که این عمل، به عنوان بخشی از آخرین فصل او به عنوان رئیس فستیوال Gimmerglasses (او هنوز مدیر هنری اپرای ملی واشنگتن است)، بدون شرمندگی جشن گرفته شود. “این ایتالیا، سیسیل، غذا است – چیزهایی که مردم دوست دارند.”

وقتی از او پرسیده شد که آیا او برای آن آماده است یا خیر زامپلو لبخند زد. او گفت: “من در برابر آن مقاومت می کنم.” “اما من فکر می کنم که این کار به راه خود عمل خواهد کرد.”

Patrick Hodges

کاوشگر دوستانه استاد موسیقی مغرور. درونگرای افراطی کارشناس سفر. نویسنده. متعصب غذای بی عذرخواهی

تماس با ما