جیمز باردین که به روشن شدن خواص و رفتار سیاهچاله ها کمک کرد و راه را برای آنچه عصر طلایی اخترفیزیک سیاهچاله نامیده می شود هموار کرد، در 20 ژوئن در سیاتل درگذشت. او 83 سال داشت.
پسرش ویلیام گفت که علت آن سرطان بوده است. دکتر باردین، استاد بازنشسته فیزیک در دانشگاه واشنگتن، در خانه سالمندان در سیاتل زندگی می کرد.
دکتر باردین از نوادگان یک خانواده مشهور فیزیکدان بود. پدرش جان دو بار به خاطر اختراع ترانزیستور و نظریه ابررسانایی برنده جایزه نوبل فیزیک شد. برادرش ویلیام متخصص نظریه کوانتومی در آزمایشگاه شتاب دهنده ملی فرمی در ایلینوی است.
دکتر باردین در حل معادلات نظریه نسبیت عام اینشتین متخصص بود. این نظریه آنچه را که گرانش می نامیم به انحنای فضازمان با ماده و انرژی نسبت می دهد. اسرارآمیزترین و نگرانکنندهترین نتیجه احتمال وجود سیاهچالهها بود، مکانهایی که به قدری متراکم بودند که به رمپهای خروجی بیپایان یک طرفه از کیهان تبدیل شدند و حتی نور و زمان را هم بلعیدند.
دکتر باردین کار زندگی خود را در مورد آن اسرار و همچنین اسرار مربوط به تکامل جهان پیدا خواهد کرد.
مایکل ترنر، کیهان شناس و استاد بازنشسته در دانشگاه شیکاگو، که دکتر باردین را “غول ملایم” توصیف کرد، گفت:
جیمز ماکسول باردین در 9 می 1939 در مینیاپولیس به دنیا آمد. مادرش جین ماکسول باردین جانورشناس و معلم دبیرستان بود. پس از کسب و کار پدرش، خانواده به واشنگتن دی سی نقل مکان کردند. به اجلاس، نیوجرسی؛ سپس به Champaign-Urbana، ایلینویز، جایی که او از دبیرستان آزمایشگاهی دانشگاه ایلینویز فارغ التحصیل شد.
او به دانشگاه هاروارد رفت و در سال 1960 فارغ التحصیل رشته فیزیک شد، علیرغم توصیه پدرش مبنی بر اینکه زیست شناسی موج آینده است. او در یک مصاحبه تاریخ شفاهی که توسط دانشگاه فدرال پاراگوئه در سال 2020 ضبط شد، گفت: «همه میدانند پدر من کیست» و افزود که نیازی به رقابت با او احساس نمیکند. او گفت: «به هر حال غیرممکن بود.
تحت نظارت فیزیکدان ریچارد فاینمن و اخترفیزیکدان ویلیام آ. فاولر (که هر دو جایزه نوبل را دریافت خواهند کرد)، دکتر باردین دکترای خود را دریافت کرد. او دکترای خود را در سال 1965 از موسسه فناوری کالیفرنیا دریافت کرد. تز او در مورد ساختار ستارگان بسیار پرجرم میلیون ها برابر جرم خورشید بود. ستاره شناسان شروع به شک دارند که آنها منبع انرژی های عظیم اختروش های کشف شده در هسته کهکشان های دوردست هستند.
پس از گذراندن سمت های فوق دکترا در مؤسسه فناوری کالیفرنیا و دانشگاه کالیفرنیا، برکلی، او در سال 1967 به گروه نجوم دانشگاه واشنگتن پیوست. او که یک کوهنورد و کوهنورد مشتاق بود، به دلیل دسترسی آسان به مدرسه به این مدرسه کشیده شد. بیرون از خانه.
در آن زمان، چیزی که کیپ تورن، برنده جایزه نوبل، استاد مؤسسه فناوری کالیفرنیا، به آن اشاره میکند، دوران طلایی تحقیقات سیاهچالهها در حال انجام بود و دکتر باردین در جلسات بینالمللی مورد توجه قرار گرفته بود. در یکی از آنها، در پاریس در سال 1967، او با نانسی توماس، معلم دبیرستان کانکتیکات که در تلاش بود زبان فرانسه خود را بهبود بخشد، ملاقات کرد. آنها در سال 1968 ازدواج کردند.
علاوه بر پسرش ویلیام، معاون ارشد و مدیر ارشد استراتژی شرکت نیویورک تایمز، و برادر ویلیام، همسر دکتر باردین به همراه پسر دیگری به نام دیوید و دو تن از نوههایش زنده ماندند. خواهر الیزابت گرتکه در سال 2000 درگذشت.
دکتر باردین یکی از اعضای آکادمی ملی علوم و همچنین برادر و پدرش بود.
اگرچه او در ریاضیات سریع بود، اما دکتر باردین سریعتر از صحبت کردنش نمی نوشت. ویلیام پرایس، دانشجوی سابق دکتر تورن که اکنون در دانشگاه تگزاس است، به یاد می آورد که او را به سیاتل فرستادند تا مقاله ای را که قرار بود دکتر باردین بنویسد، تمام کند. چیزی نوشته نشده است. سپس همسر دکتر باردین به آن دو دستور داد که با ملحفه در دو طرف مبل بنشینند. دکتر باردین جملهای مینوشت و مقاله را به دکتر پرس میداد، دکتر پرس یا آن را رد میکرد یا با آن موافقت میکرد و سپس بالش را برمیگرداند. دکتر برایس گفت که هر جمله چند دقیقه طول می کشد. سه روز طول کشید، اما کاغذ نوشته شد.
یکی از لحظات تاریخی آن سالها، «مدرسه تابستانی» یک ماهه در Les Hoechs فرانسه در سال 1972 بود که شامل همه دانشمندان برجسته سیاهچاله بود. دکتر باردین یکی از شش سخنران دعوت شده بود. در آن جلسه، او و استیون هاوکینگ از دانشگاه کمبریج و براندون کارتر، که اکنون در رصدخانه پاریس است، مقاله مهمی به نام “چهار قانون مکانیک سیاهچاله” نوشتند که سکوی پرشی برای کارهای آینده از جمله دکتر هاوکینگ شد. جای تعجب است که سیاهچاله ها می توانند نشت کنند و در نهایت منفجر شوند.
در گزارش معروف دیگری در همان سال، دکتر باردین شکل و اندازه “سایه” سیاهچاله را که در برابر میدانی از ستارگان دور دیده می شود استنباط کرد – یک برش دایره ای نور که فضای تاریک را احاطه کرده است.
دکتر تورن گفت که این شکل با مشاهدات تلسکوپ افق رویداد از سیاهچاله ها در کهکشان M87 و در مرکز کهکشان راه شیری و با تجسم در فیلم “بین ستاره ای” معروف شد.
کیهان شناسی از دیگر علایق دکتر باردین بود. در مقاله ای در سال 1982، او، دکتر ترنر و پل استاینهارت از پرینستون توضیح دادند که چگونه نوسانات زیر میکروسکوپی در چگالی ماده و انرژی در کیهان اولیه رشد می کند و باعث ایجاد الگوی کهکشان هایی می شود که امروزه در آسمان می بینیم.
دکتر ترنر گفت: “جیم خوشحال بود که از تشریفات او استفاده کردیم و مطمئن بود که درست انجام داده ایم.”
دکتر باردین در سال 1972 به دانشگاه ییل منتقل شد. پس از چهار سال، ناراضی از بوروکراسی دانشگاهی در شرق و اشتیاق دوباره به فضای باز، به دانشگاه واشنگتن بازگشت. در سال 2006 بازنشسته شد.
اما دست از کار نمی کشید. دکتر تورن یک مکالمه تلفنی اخیر را بازگو کرد که در آن آنها سفرهای پیاده روی و کمپینگ را که با خانواده خود انجام می دادند را به یاد آوردند. در همان گفتگو، دکتر باردین آخرین افکار خود را در مورد آنچه که هنگام تبخیر سیاهچاله اتفاق می افتد، توضیح داد و اشاره کرد که ممکن است به یک سفیدچاله تبدیل شود.
دکتر تورن در ایمیلی نوشت: به طور خلاصه این یکی از جنبه های جیم بود که عمیقاً در مورد فیزیک به روش های خلاقانه جدید تا پایان عمر خود فکر می کرد.