این حیوان باردار پس از تعقیب یال پر و بیرون کشیدن نوزادش از شکم توسط شیرهای گرسنه تعقیب شد.
به گزارش فرارو، این حادثه تلخ توسط تارین ری، راهنمای میدانی 32 ساله در حیات وحش آفریقای جنوبی ثبت شده است.
او در این باره می گوید: ساعت 5:30 صبح با مهمانان می رفتم، تازه از تعطیلات برگشته بودم و مطمئن نبودم در رزرو چه اتفاقی افتاده است. از رادیو شنیدم که چند شیر در نزدیکی مرکز ذخیره‌گاه خوابیده‌اند. بر اساس شواهد دیگر، دیدن شیرها عالی نبود و ما هنوز کیلومترها دورتر هستیم. به هر حال تصمیم گرفتم آهسته پیش بروم.
حدود یک ساعت و نیم بعد از تماس به محل رسیدیم. آنها هنوز دراز کشیده بودند، اما نه برای مدت طولانی. بعد از چند دقیقه بلند شدند و به سمت جاده حرکت کردند. با توجه به اینکه آخر هفته بود، ماشین های زیادی در این نزدیکی بودند. یک چیزی که یاد گرفتم این است که به حیوان اجازه ورود بدهم و در مسیرش قرار نگیریم.
ما شگفت انگیزترین منظره را داشتیم زیرا همه شیرها در جاده حرکت می کردند و از جلوی ما عبور می کردند. ما بسیار هیجان زده بودیم و مهمانان من بسیار خوشحال بودند.
از آنجا تصمیم گرفتیم برای استراحت راحت به Mankwe برویم. وقتی آنجا بودیم، شنیدم که شیرها برای نوشیدن به آب می آیند. کمی بعد گله بزهای نر برای نوشیدن آب آمدند و به سمتی که شیرها بودند رفتند.
انگار چیزی در شرف وقوع است. از جاده برگشتیم. تصمیم گرفتم با گله ای از گله های آپوگی بمانم و از ترافیک دور شوم. اگر فکر می کنید شکارچی در حال شکار است، پس بهتر است شکار را دنبال کنید نه شکارچی.
ما نقطه ای را پیدا کردیم که می توانستیم نهنگ ها و شیرهای تاجدار را در دوردست ببینیم. وقتی شیر به بالای تپه رسید و تمام زنجیره را دید، بلافاصله تعظیم کرد. گله به تپه نزدیک شد و نمی دانست چه چیزی در آن طرف در انتظار آنهاست.
وقتی چند متری به شیر نزدیک شدند، او پرید و به سمت آنها دوید. گله برگشت و دوید تا جانش را بگیرد. متأسفانه یکی مرتکب اشتباه مرگبار شد و به سمت شیر دوید. شیر موفق شد او را بگیرد. بقیه شیرها از جمله 2 مرد جوان، ماده دیگر و 4 توله وارد شدند. در کمال تعجب، شیر برای لحظه ای طعمه خود را رها کرد و مرد سعی کرد فرار کند، اما فایده ای نداشت.
وقتی او شکست خورد، بازی تمام شد. از تعقیب و گریز تا کشته شدن کل مرد توسط شیرها حدود سه دقیقه طول کشید. هنگام تماشای چنین چیزی نمی توان احساساتی را احساس نکرد.
من به بازدیدکنندگان نگفتم که کل یلدار به نظر باردار است، بلکه به طور ناگهانی شیر بچه را از شکم مادرش بیرون کشید. این یک بخش احساسی واقعی از همه چیز برای من بود. مدتی غذا خوردن آنها را تماشا کردیم و رفتیم.
در پنج سالی که به عنوان یک راهنمای میدانی کار کردم، این ششمین شکار موفقی بود که خوشبختانه شاهد آن بودم. من تلاش های زیادی دیده ام، اما تنها 6 تلاش موفق بوده اند، اما این یکی بسیار نزدیک بود. انگار داری از تلویزیون نگاه می کنی.
اگر زمانی فرصت دیدن چنین چیزی را پیدا کردید، خوب است که در مورد آن احساسی باشید، اما مهمتر از آن، بدانید که چقدر خوش شانس هستید که دیدید طبیعت چه می کند.
