کلمه “دموکراسی” هرگز در اعلامیه استقلال یا قانون اساسی نیامده است.
با این حال، دموکراسی در مفهوم مدرن آمریکا نقش اساسی دارد.
به نظر می رسید که بنیانگذاران ترجیح می دهند کشور مرفه را جمهوری بنامند تا دموکراسی. بسیاری مخالف دموکراسی مستقیم و احتمال فساد آن توسط عوام فریبی یا تحت سلطه حکومت اوباش بودند. در عوض، آنها یک دولت نماینده طراحی کردند که در آن «مردم» نمایندگانی را انتخاب میکنند که قانونگذاری میکنند و دولت را اداره میکنند.
مشکل این بود، یا البته، که تعریف آنها از اصطلاح «مردم» تا حد زیادی محدود به مردان ثروتمند سفیدپوست بود که در میان آنها به بردگی گرفته شده بودند.
در طول سالها، آمریکا تعریف «مردم» را گسترش داده و آمریکاییهای بیشتری را در بر میگیرد، اما محافظهکاران در برابر گسترش در هر مرحله مقاومت میکنند. و اکنون، آنها تلاش می کنند کشور را به عقب بکشانند، صفوف کسانی را که می توانند رای دهند کوچک کنند و انتخاباتی را که در آن رای دهندگانی که هنوز به اندازه کافی کوچک نشده اند، به نتایجی دست می یابند که با آن موافق نیستند، رد یا باطل کنند.
ما مدام از مردم می شنویم که می گویند نامزدها، مانند برخی از کسانی که در انتخابات مقدماتی روز سه شنبه رقابت می کنند، دموکراسی ما را تهدید می کنند. در طول جلسات استماع در 6 ژانویه، ما در مورد تهدیدهایی علیه دموکراسی خود شنیدیم. ما سال ها شنیده ایم که دونالد ترامپ تهدیدی برای دموکراسی ماست.
اما به نظر من باید یک قدم به عقب برداریم و متوجه شویم که حزب جمهوری خواه فعلی ایده دموکراسی کامل را کنار گذاشته است.
جمهوری خواهان می خواهند کشور را به همان صورتی که بنیانگذاران آن تصور می کردند، برگردانند، زمانی که سفیدپوستان نفوذ زیادی داشتند، زمانی که پدرسالاری غالب بود، زمانی که برتری سفیدپوستان را به عنوان خرد متعارف انکار می کرد.
به نظر من لیبرال ها اغلب نگران این هستند که چرا جمهوری خواهان متوجه تهدید ناشی از انکار انتخابات ترامپ نمی شوند. دلیل آن برای من روشن است: آنها به دموکراسی پشت کرده اند.
برای جمهوری خواهان ضد دموکراتیک، ترامپ یک ابزار فوق العاده مفید است. انگیزه های او خودخواهانه و کوچک است، اما جمهوری خواهانی که دموکراسی کامل را رد می کنند، برنامه های بزرگی دارند. آنها خود را از اقلیت می بینند، بنابراین می خواهند برای الیگارشی برنامه ریزی کنند.
آنها برای رسیدن به اهداف خود به روند انتخابات در همه سطوح حمله می کنند.
آنها با نامیدن خود سنت گرا و مشروطه خواه و با احترام به بنیانگذاران معیوب، زوال خود را به عنوان محافظه کار پنهان می کنند.
محافظه کاران اکنون به طور معمول ادعا می کنند که آمریکا یک دموکراسی نیست، بلکه یک جمهوری است. بنیاد هریتیج حتی در سال 2020 گزارشی با عنوان “آمریکا یک جمهوری است، نه یک دموکراسی” منتشر کرد. این گزارش استدلال میکند که «تلاشهای معاصر برای تضعیف آداب و رسوم و نهادهای جمهوریمان به نام برابری بیشتر، بنابراین با تلاشهای بنیانگذاران آمریکا برای دفاع از کشور ما در برابر زیادهرویهای بالقوه اکثریت دموکراتیک ناسازگار است» و سیستم حکومتی آمریکا “در معرض خطر برابری گرایی است که تفاوت ها و نابرابری های اجتماعی، خانوادگی، مذهبی و اقتصادی را که زیربنای آزادی سیاسی ما است، تضعیف می کند.
در حساب آنها، اراده اکثریت خود مشکل به نظر می رسد. من این را به طور گسترده توضیح میدهم: دموکراسی کامل، از نظر بسیاری از محافظهکاران، فاجعهای است که در انتظار وقوع است.
بنابراین ما شاهد یک مبارزه حماسی در آمریکا هستیم که در آن معیارها به طور کامل و با صدای بلند تنظیم نشده است: دموکرات ها خواهان دموکراسی هستند. جمهوری خواهان این کار را نمی کنند. حزب جمهوری خواه ضد دموکراتیک و پسا دموکراتیک است. در حالی که دموکرات ها درباره فروپاشی یک ایالت فریاد می زنند، جمهوری خواهان در حال بررسی چشم انداز آمریکا هستند که از زیر آوار بیرون خواهد آمد.
جورج توماس، استاد کالج کلرمونت مک کنا، در سال 2020 در آتلانتیک استدلال کرد که اگرچه کلمه “دموکراسی” ممکن است در قانون اساسی وجود نداشته باشد، اما روح آن نیز وجود دارد. همانطور که او گفت: «ادعای بلند مبنی بر اینکه ما یک دموکراسی نیستیم که به طور پنهانی در حال ادغام است. جمهوریبا حکومت اقلیت بجای حکومت مردمیایجاد حاکمیت پایدار اقلیت در سطح ملی ویژگی عزم قانون اساسی ما نیست، بلکه انحراف آن است.»
انحراف، تحریف و فریب اکنون به نظر می رسد که ستون فقرات حزب جمهوری خواه است. این دیگر حزب ایده ها نیست، بلکه حزب آتاویسم است. این مهمانی است که دیوانه وار روی یک پله برقی در حال حرکت است.
مشکل این است که این خطر واقعی وجود دارد که حزب موفق شود کشور را با خود به پایین بکشد.
همانطور که سو هالپرن در نیویورکر می نویسد، “پارادوکس دموکراسی آمریکایی این است که بقای آن یک انتخاب است. این تنها به صلاحدید رای دهنده ای ادامه می یابد که اگر بخواهد می تواند آن را از بین ببرد.” جمهوری خواهان بخشی از رای دهندگانی را که تحت کنترل خود دارند تحت فشار قرار می دهند تا آن را از بین ببرند.