Stare Decisis به حل یک مشکل خاص برای دیوان عالی کمک می کند، دادگاه عالی باید خود را به عنوان نهادی که در طول زمان کار می کند، تثبیت کند، نه صرفاً ادغام 9 رأی در هر لحظه. هنگامی که دادگاه در برابر اصرار برای لغو تصمیمات قبلی مقاومت می کند، دیوان تداومی فراتر از آنچه که نظرات اعضای خود ارائه می دهد ایجاد می کند.
رو قبلاً در تصمیم کیسی در سال 1992 مورد بازبینی قرار گرفته بود و بیشتر او را ترک کرد. بر اساس قوانینی که برای چندین دهه بر دیوان حاکم بوده است، رو باید در امان می بود، نه به این دلیل که اکثریت امروز با او موافق هستند، بلکه به این دلیل که دیوان عالی قوانین تعیین شده را بر اساس آنچه اکثریت امروز باور دارند، لغو نمی کند.
این موضوع مورد تایید ناامیدکننده قاضی جان رابرتز است. ما قطعاً باید با دقت بیشتری به اصول محدودیت قضایی در اینجا پایبند باشیم، زیرا مسیر گستردهتر انتخاب شده توسط دادگاه مستلزم انکار یک حق قانونی است که ما نه تنها قبلاً آن را به رسمیت شناختهایم، بلکه به صراحت اعمال اصل خیره را نیز تأیید کردهایم.» مخالفت لیبرالها خشم عمیقتری را برمیانگیزد: «در اینجا، بیش از هر جا، دادگاه نیاز به اجرای قانون دارد – بهویژه قانون نگاه خیره».
اما خیره شدن به تصمیم، همانطور که داوران خیلی بهتر از من می دانند، قانون نیست. بنابراین، به نظر اکثریت، ساموئل آلیتو آن را نادیده می گیرد. وی نوشت: «برای عموم مهم است که بدانند تصمیمات ما بر اساس اصول است و ما باید تمام تلاش خود را برای رسیدن به این هدف با صدور نظراتی انجام دهیم که به دقت توضیح دهد که چگونه درک صحیح از قانون منجر به یافتههای ما میشود. . اما ما نمیتوانیم از اختیارات خود بر اساس قانون اساسی تجاوز کنیم، و همچنین نمیتوانیم اجازه دهیم تصمیمات ما تحت تأثیر تأثیرات خارجی مانند نگرانی در مورد واکنش مردم به کارمان قرار گیرد.»
استدلالی که آلیتو در سرتاسر نظرش مطرح می کند ساده است: دادگاه می تواند اشتباه کند. وقتی اشتباه کرد، باید خودش را اصلاح کند. تمام استدلال های بزرگ را در مورد تصمیم خیره خود بیان کنید، اما اگر تصمیم اشتباه است، اشتباه است و باید در آن تجدید نظر شود. بیایید برای لحظه ای دیدگاه او را در نظر بگیریم: انتصاب به یک کرسی در بالاترین دادگاه روی زمین چیز دیوانه کننده ای است، اما از او خواسته شده است که تصمیماتی را که شما و چهار نفر از همکارانتان مضرتر می دانید، رها کند.
تا حدودی حق با اوست. خیره شدن یک تصمیم بی معنی است. مشکل این است که خود دیوان عالی، بدون آن، معنای کمتری دارد. تنها 9 منصوب سیاسی لباس پوشیده به دنبال آرای مورد نیاز خود هستند تا به نتایج مورد نظر خود دست یابند. و هر چه بیشتر به این مسیر ادامه دهیم، رازی که دادگاه را نگه می دارد، محو می شود. در واقع هیچ قاعده ای وجود ندارد که به عنوان آخرین کلمه در تفسیر قانون اساسی باید از دیوان عالی اطاعت شود – این نیز یک قانون است و دیوان قدرت اجرای آن را ندارد. اگر تمام دادگاه عالی را با قوانین رها کنید، به زودی دادگاه عالی وجود نخواهد داشت که در مورد آن صحبت کنید.