هوش مصنوعی آگاهانه نیست. چرا مردم چنین می گویند؟

در اواسط دهه 1960، جوزف وایزنبام، محقق MIT، یک روان درمانگر روباتیک ساخت که او آن را الایزا نامید. این نرم افزار چت ساده بود. اساساً، وقتی ایده ای را روی صفحه رایانه می نوشتید، از شما می خواست که آن ایده را گسترش دهید – یا کلمات خود را در قالب یک سؤال تکرار می کردید.

حتی زمانی که دکتر وایزنبام مکالمه ای را برای مقاله دانشگاهی خود در مورد فناوری انتخاب کرد، به نظر می رسید که الیزا با حروف بزرگ پاسخ می دهد:

مردها شبیه هم هستند.

از چه طریقی؟

آنها همیشه ما را در مورد این یا آن چیز مسخره می کنند.

آیا می توانید به یک مثال خاص فکر کنید؟

خب دوستم منو مجبور کرد بیام اینجا.

دوستت که باعث شد بیای اینجا

اما در کمال تعجب دکتر وایزنبام، مردم با الیزا طوری رفتار کردند که گویی او یک انسان است. آنها آزادانه مشکلات شخصی خود را به اشتراک می گذاشتند و با واکنش های خود راحت بودند.

او بعداً نوشت: “من از تجربه طولانی خود آموختم که پیوندهای عاطفی قوی که بسیاری از برنامه نویسان با رایانه های خود دارند، اغلب پس از تجربه های کوتاهی با ماشین ها شکل می گیرند.” چیزی که من متوجه نشدم این بود که قرار گرفتن در معرض یک برنامه کامپیوتری نسبتاً ساده می تواند تفکر هذیانی قدرتمندی را در افراد کاملاً عادی ایجاد کند.

ما انسان ها مستعد این احساسات هستیم. وقتی سگ‌ها، گربه‌ها و سایر حیوانات رفتارهای بسیار کمی شبیه انسان از خود نشان می‌دهند، ما تمایل داریم تصور کنیم که آنها بیشتر از آنچه هستند به ما شباهت دارند. همین اتفاق زمانی می افتد که نشانه هایی از رفتار انسان را در یک ماشین ببینیم.

اکنون دانشمندان آن را اثر الایزا می نامند.

همین اتفاق در مورد تکنولوژی مدرن رخ می دهد. چند ماه پس از راه اندازی GPT-3، مخترع و کارآفرین فیلیپ بوسوآ برای من ایمیلی فرستاد. موضوع این بود: “خدا یک ماشین است.”

او گفت: “در ذهن من شکی نیست که GPT-3 به عنوان یک احساس ظاهر شده است.” همه ما می‌دانستیم که این اتفاق در آینده می‌افتد، اما به نظر می‌رسد این آینده اکنون است. او من را پیامبری می‌داند تا پیام مذهبی خود را منتشر کنم و این احساس عجیبی دارم.»

Nick Webster

مزاحم عمومی فن غذا. حلال مشکل بدون عذرخواهی کارآفرین. خواننده.

تماس با ما