تصمیم گیری انسانی نیز می تواند باعث انحراف پارادایم ها و واقعیت شود. رابی ارویس، که رهبری برنامه راه حل های سیاست انرژی در Energy Innovation را بر عهده دارد، می گوید: «مردم لزوماً همیشه کاری را انجام نمی دهند که روی کاغذ، اقتصادی ترین است.
این یک مشکل رایج برای اعتبارات مالیاتی مصرف کننده است، مانند مواردی که برای وسایل نقلیه الکتریکی یا ارتقاء بهره وری انرژی در خانه وجود دارد. اغلب مردم اطلاعات یا بودجه لازم برای استفاده از اعتبارات مالیاتی را ندارند.
به همین ترتیب، هیچ تضمینی وجود ندارد که اعتبارات در بخشهای انرژی اثری را که طراحان انتظار دارند داشته باشند. یافتن سایتها و دریافت مجوز برای پروژههای انرژی جدید میتواند دشوار باشد و به طور بالقوه مانع پیشرفت شود. اورویس می گوید که بخشی از این اصطکاک در مدل ها در نظر گرفته شده است. اما هنوز پتانسیل چالش های بیشتری نسبت به آنچه طراحان پیش بینی می کنند وجود دارد.
کافی نیست
جیمز بوشنل، اقتصاددان در دانشگاه کالیفرنیا، دیویس، میگوید: قرار دادن برابری بیش از حد در نتایج مدلها میتواند مشکلساز باشد. برای یک چیز، مدلها میتوانند میزان تغییرات رفتاری ناشی از اعتبارات مالیاتی را بیش از حد برآورد کنند. بوشنل میگوید برخی از پروژههایی که درخواست معافیتهای مالیاتی دارند، احتمالاً به هر حال ساخته میشوند، بهویژه تأسیسات انرژی خورشیدی و بادی، که در حال حاضر گستردهتر شده و ساخت آن ارزانتر شده است.
با این حال، صرف نظر از اینکه این لایحه انتظارات طراحان را برآورده می کند یا خیر، این یک گام به جلو در ارائه مشوق های سازگار با آب و هوا است، زیرا اعتبارات انرژی خورشیدی و بادی را با توازن گسترده تر انرژی پاک جایگزین می کند که برای توسعه دهندگان انعطاف پذیرتر خواهد بود تا کدام فناوری را انتخاب کنند. استقرار
مزیت دیگر این قانون، تمام سرمایه گذاری های بلندمدت آن است که اثرات بالقوه آن به طور کامل در مدل های اقتصادی درونی نشده است. این لایحه شامل بودجه برای تحقیق و توسعه فناوریهای جدید مانند جذب مستقیم هوا و هیدروژن پاک میشود که ثابت نشده است اما اگر موثر و عملی باشد، میتواند تأثیرات قابلتوجهی بر انتشار گازهای گلخانهای در دهههای آینده داشته باشد.
اثربخشی قانون کاهش تورم هرچه که باشد، واضح است که اقدامات اقلیمی بیشتری برای دستیابی به اهداف انتشار گازهای گلخانه ای در سال 2030 و پس از آن مورد نیاز است. در واقع، حتی اگر پیشبینیهای طراحان درست باشد، این لایحه برای ایالات متحده برای دستیابی به اهداف اعلام شده خود تحت توافق پاریس برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای به نصف سطح سال 2005 تا سال 2030 کافی نیست.
مسیر پیش رو برای اقدام اقلیمی در ایالات متحده آنقدر که برخی ممکن است بخواهند مشخص نیست. اما با قانون کاهش تورم کشور گام بزرگی برداشته است. دقیقاً چه اندازه هنوز یک سؤال باز است.