به گفته محققان، هیجان یک فیلم ترسناک می تواند باعث ایجاد سرخوشی شود و تجربه ترس خفیف می تواند به تقویت انعطاف پذیری ذهنی افراد به روشی پایدار کمک کند.
به گزارش اسنا و به نقل از گاردین، عرق کردن کف دست، تپش قلب، گرفتگی عضلانی و موجهای معده همه واکنشهایی هستند که هنگام ترس تجربه میکنید و وقتی ترس فروکش میکند، تنها احساسی که باقی میماند لذت است. آیا این شادی نتیجه تسکین نجات است؟ یا دلیل دیگری دارد؟
پاسخ جنگ یا گریز
آمیگدال یک گروه بادام شکل از نورون ها در عمق مرکز مغز است که پاسخ ترس را کنترل می کند. در صورت ترس، آمیگدال هیپوتالاموس را تحریک می کند تا دو سیستم در بدن را فعال کند. مورد اول سیستم عصبی سمپاتیک و مورد دوم سیستم قشر آدرنال است که باعث انفجار ناگهانی هورمون ها و ایجاد واکنش جنگ یا گریز می شود.
هورمون آدرنالین هوشیاری و ضربان قلب بدن را افزایش می دهد و خون را از قلب مرکزی به سمت عضلات مورد نیاز برای حرکت هدایت می کند. کورتیزول همچنین فشار خون را افزایش می دهد.
رگ های خونی اطراف اندام های حیاتی منبسط می شوند و اکسیژن و مواد مغذی به اندام های بدن می رسد. تنفس سرعت میگیرد، اکسیژن خالص به مغز میرسد، در حالی که سطح گلوکز در خون افزایش مییابد و بدن را به سرعت انرژی میدهد و آن را برای عمل آماده میکند.
دکتر شارلوت لارنس، عصب شناس در دانشگاه بریستول، می گوید: «اگرچه ما برخی از جنبه های شبکه های عصبی ترس و نحوه هماهنگی و عملکرد آنها را درک می کنیم، هنوز ناشناخته های زیادی وجود دارد.
او می گوید وقتی در معرض محرک های حسی یا محیطی بالقوه تهدید کننده قرار می گیریم، دو مسیر در مغز فعال می شود. راه اول سریع است. اطلاعات به تالاموس حسی و سپس به آمیگدال منتقل می شود و امکان اقدام فوری در برابر محرک های تهدید کننده را فراهم می کند.
مسیر دوم کندتر و غیر مستقیم است. اطلاعات از تالاموس به قشر مغز فرستاده می شود که لایه بیرونی مغز مرتبط با هوشیاری، تفکر و حافظه است. این بخش تهدید را تجزیه و تحلیل می کند و به ما امکان می دهد تشخیص دهیم که آیا در خطر واقعی هستیم یا خیر.
لارنسون میگوید: «ما دقیقاً نمیدانیم کدام قسمت از مغز باعث ترس میشود، اما احتمالاً ناشی از فعالسازی هماهنگ شبکه عصبی ترس است که شامل چندین ناحیه مغز است.»
اگر تهدید واقعی تشخیص داده شود، سایر نواحی مغز فعال می شوند تا پاسخ کل بدن به تهدید را آغاز کنند. این نواحی شامل ماده خاکستری پری داکتال است که پاسخ های درد، خودمختار و رفتاری را به استرس و آسیب هدایت می کند، از تشخیص درد توسط نورون های حسی جلوگیری می کند و فرآیندها و پاسخ های فیزیولوژیکی خودمختار را آغاز می کند.
دکتر النا باسی یکی دیگر از محققین این مطالعه می گوید: خاطره تهدیدی که داریم به هیپوکامپ منتقل می شود و در آنجا ذخیره می شود تا بتوانیم تهدید را به خاطر بسپاریم و در برخورد بعدی آن را تشخیص دهیم.
پنجره ای به ترس های جمعی ما
ترس یک احساس باستانی است و داستان های ترسناک ریشه در تاریخ بشر دارند. در جوامع اولیه، داستان های ترسناک برای آموزش خطراتی که ممکن است آنها را تهدید کند، مانند گرگ ها و سایر شکارچیان، به کودکان آموزش می دادند. سینما امروز دریچه ای به ترس های جمعی جامعه است.
به عنوان مثال، در فیلم علمی تخیلی گودزیلا در سال 1954، این موجود توسط تشعشعات هسته ای ایجاد شد که نشان دهنده نگرانی مشترک در مورد حملات اتمی در جنگ جهانی دوم است.
تکنولوژی اغلب در فیلم های ترسناک نقش ایفا می کند. روبات هایی که علیه خالق خود مانند سری Westworld یا هوش مصنوعی قاتل مانند Hal در Space Odyssey و Skynet در Terminator شورش می کنند نمونه هایی از این موارد هستند. در اواخر دهه 1970 و 1980، مایکل مایرز و فردی کروگر به عنوان قاتلان زنجیره ای به فیلم های ترسناک پیوستند.
در مارس 2020، زمانی که همهگیری کووید-19 تشدید شد، بارگیری فیلم «شیوع» درباره یک بیماری همهگیر مرگبار افزایش یافت. اما چرا مردم در آن زمان می خواستند یک فیلم ترسناک درباره چیزی که برای آنها واقعی و ملموس بود تماشا کنند؟
پروفسور مارک مالمدورف اندرسن، استادیار دانشگاه آرهوس در دانمارک و همکارانش معتقدند که فیلم های ترسناک این پتانسیل را دارند که به ما بیاموزند چگونه عدم قطعیت را مدیریت کنیم.
در دنیایی غیرقابل پیش بینی حرکت کنید
Malmdorf Andersen به بررسی فرآیندهای شناختی درگیر در بازی ها و یادگیری می پردازد. او میگوید گذراندن وقت در این جهانهای فانتزی میتواند تا حدودی فرصتی برای ایجاد دستورالعملهای شخصی برای مقابله با بدترین سناریوها باشد.
مطالعهای روی طرفداران فیلمهای ترسناک در طول همهگیری کووید-۱۹ نشان داد افرادی که از تماشای فیلمهای ترسناک لذت میبرند نسبت به طرفداران فیلمهای غیر ترسناک از نظر روانی انعطافپذیرتر هستند.
Malmdorf-Andersen میگوید از برخی جهات، آنها در معرض سناریوهای مشابهی قرار گرفتهاند و ممکن است از این تجربه برای هدایت رویدادهای جدید و نامشخص استفاده کنند. اشکال تفریحی ترس به طور کلی می تواند به بهبود تنظیم هیجانی و مهارت های مقابله ای کمک کند.
جای خوب
برای مطالعه رابطه بین لذت و ترس، Malmdorf-Andersen و همکارانش در آزمایشگاه ترس در دانشگاه آرهوس، گروهی از افرادی را که از یک خانه تفریحی خالی از سکنه بازدید کرده بودند، مطالعه کردند.
آنها داوطلبانه ثبت نام کردند تا توسط زامبی های مغز خوار، دیوانه های اره برقی و قاتلان وحشت زده شوند. محققان از شرکت کنندگان فیلم گرفتند، ضربان قلب آنها را زیر نظر گرفتند و از آنها پرسیدند که در مراحل مختلف چه احساسی داشتند.
Malmdorf-Andersen می گوید: «خانه خالی از سکنه Dystopia هر شب حدود 70 تا 100 بازیگر و یک بخش بزرگ جلوه های ویژه بصری دارد. آنها مهمانان خود را در سطوح مختلف به چالش می کشند. نتایج نشان داد که انسان ها از دور شدن بیش از حد از شرایط طبیعی خود لذت نمی برند و تنها از دور شدن کمی از منطقه آسایش خود لذت می برند.
مالدورف اندرسن می گوید، نتایج ما نشان می دهد که ممکن است یک “نقطه زیبا” بین ترس و لذت وجود داشته باشد. فقط جای مناسبی که خیلی ترسناک نیست، اما ساکت هم نیست. به نظر می رسد این “نقطه زیبا” جایی است که لذت به حداکثر می رسد.
در این مرحله، شوک ترس به سرعت با احساس تسکین همراه می شود که منجر به ترشح مواد شیمیایی حس خوب در مغز از جمله اندورفین و دوپامین می شود.
وقتی ترس از بین می رود
با این حال، باید در نظر داشته باشید که افراد با یکدیگر متفاوت هستند. همه ما حس منحصر به فردی از آنچه ترسناک می دانیم داریم، که مرزی بین سرگرمی بی ضرر و وحشت واقعی است. ترس بیش از حد می تواند منجر به اضطراب و اختلال در عملکرد شود. حدود 275 میلیون نفر در سراسر جهان از اختلالات اضطرابی رنج می برند که می تواند مزمن و ناتوان کننده باشد و بر روند زندگی آنها تأثیر بگذارد.
باسی می گوید که افراد مختلف سطوح مختلفی از فعالیت را در نواحی خاصی از مغز تجربه می کنند. آنچه برای یک نفر می تواند هیجان انگیز باشد برای دیگری واقعاً وحشتناک است.