آرتیوم بارانوف که از سال 2018 تا 2020 برای یکی از شرکتهای تابعه پروژه لاختا کار میکرد، به این نتیجه رسید که همکارانش در بیشتر موارد افرادی بودند که به پول نیاز داشتند و نسبت به موضوعاتی که از آنها خواسته میشد بنویسند بیتفاوت بودند.
آقای بارانوف، یکی از معدود ترول هایی که فعالیت هایش در پرونده ها گزارش شده است، گفت. اما به جای یخچال و میخ، صحبت از «پوتین، پوتین، سپس پوتین، سپس ناوالنی» بود که به الکسی ناوالنی، رهبر زندانی اپوزیسیون اشاره داشت.
بارانوف، روانکاو تحصیل کرده، که وظیفه نگارش نشریات در مورد سیاست روسیه را بر عهده داشته است، گفت که وظیفه این نبود که استدلال کند، بلکه برانگیختن یک واکنش عاطفی عمیق، در حالت ایده آل «خشم» بود. او گفت: «وظیفه ایجاد نوعی انفجار و برانگیختن جنجال است.
او گفت که وقتی یک پست موفق می شود خواننده را عصبانی کند، ممکن است همکارش گاهی با رضایت خاطر نشان کند: لیبرالا رازووالا. گسست لیبرال او گفت: «این در سطح بحث درباره حقایق یا ارائه استدلال های جدید نبود. “این همیشه راهی برای کندن لباس های کثیف است.”
آقای بارانوف که در مورد کار خود صحبت کرد به این امید که به مردم هشدار دهد که بیشتر عمل کنند، گفت که جنبش فمینیستی یک هدف آشکار بود، زیرا به عنوان یک “برنامه غربی” و خصمانه با ارزش های سنتی که روسیه نمایندگی می کرد، تلقی می شد. نسبت به مطالب آنلاین مشکوک است ماههاست که گزارشهای روسی که ادعا میشود متعلق به زنان سیاهپوست است، در حال بررسی اختلافات نژادی در فمینیسم آمریکایی بودهاند:
“به نظر می رسد فمینیسم سفید احمقانه ترین روند 2k16 باشد”
«ببینید که محمد علی یک زن سفیدپوست را که از گستاخی خود انتقاد میکند، خاموش میکند»
“من برای مزخرفات فمینیستی سفید وقت دارم”
چرا فمینیست های سیاه پوست حمایت خود را مدیون هیلاری کلینتون نیستند؟