کریم باقری قربانی جدید فوتبال ایران

تیم ملی فوتبال ایران روزهای بسیار حساسی را سپری می کند. درست در روزهایی که همه چیز روی نیمکت در این تیم یک راز است و مطمئن نیست که دراگان اسکوچیچ در جام جهانی روی نیمکت بماند، هر روز اتفاق جدیدی می افتد به امید بهتر شدن شرایط. با این حال سیر اتفاقات روزهای اخیر نشان می دهد که مسئولان فعلی فدراسیون فوتبال ایران با قربانی ساختن او به دنبال چهره ای جدید برای خروج از بحران کنونی هستند و شاید از گناهشان کاسته شود. در این راستا.

علی دی و جواد نکونام بخشی از پروژه قربانی جدیدی بودند که مسئولان قصد داشتند برای تیم ملی به روی نیمکت بیاورند تا شرایط برای سوزاندن این دو مربی کلیدی فراهم شود. این دو نفر در روزهایی که فدراسیون معتقد بود بدون هیات مدیره می توانند دراگان را برکنار کنند دو گزینه برای هدایت تیم ملی بودند و هر دو مدعی بودند که چنین پیشنهادی را نمی پذیرند. از سوی دیگر مسئولان فدراسیون که چاره ای جز ادامه همکاری با دراگان نداشتند، از ادامه همکاری او با فوتبال ایران و نیمکت نشینی او در جام جهانی خبر دادند.

در عین حال، خبرها حاکی از آن است که دوران تمرینی دراگان در تیم ملی ممکن است تا اواسط شهریور ادامه داشته باشد، از آن زمان رئیس جدید و اعضای شورای حقوقی درباره سرنوشت صندلی تیم ملی تصمیم خواهند گرفت. اما در این مدت پروژه قربانی یابی در تیم ملی به پایان نرسیده و حالا تلاش طرفین دراگان از یک سو و مسئولان فدراسیون از سوی دیگر برای بازکردن پای کریم باقری. بار دیگر روی نیمکت تیم ملی ایران.

کریم باقری یکی از بازیکنان گرانقدر ایرانی بود که عناوین بزرگی در باشگاه و میادین ملی کسب کرده است. او پس از پایان دوران فوتبالش به مربیگری روی آورد و همیشه در تیم های مختلف به عنوان دستیار فعالیت می کرد. او اگرچه تجربه مربیگری زیادی دارد اما می گوید هنوز آمادگی نشستن روی نیمکت این تیم به عنوان سرمربی را ندارد. یعنی کریم ترجیح داد مرد دوم باشد.

از طرفی کریم آنقدر کاریزما و شخصیت قابل احترامی دارد که خیلی ها بی پروا به عنوان مدیر تیم درباره او صحبت می کنند. کریم باقری گاهی از برخوردهای تند و حتی فیزیکی با بازیکنان جوان تیم ابایی ندارد و بارها از او فیلم هایی از این دست گرفته شده است. اما فراتر از این دپارتمان، کریم به دلیل حضور در تیم های مختلف و همکاری با مربیان برجسته به سطح قابل قبولی از نظر دانش مربیگری رسیده است و بعید است تا چند سال آینده در رده دوم باقی بماند.

کریم قبل از ورود به آن زمان، در کنار مربیگری باشگاه، تجربه حضور در تیم ملی را به عنوان مربی کسب کرد و در مرحله مقدماتی جام جهانی در کنار دراگان اسکوچیچ روی نیمکت تیم ملی نشست. حضور کریم در تیم ملی مثمر ثمر بود. چرا که بازیکنان سرشناس ایرانی نه تنها از نظر فنی عملکرد قابل قبولی داشتند و سریع ترین صعود به جام جهانی را به دست آوردند، بلکه در آن مقطع زمانی کمتر بازیکنی جسارت مخالفت با تصمیمات فنی را داشت و صحبت از دو دستی نبود.

کریم باقری به همکاری خود با تیم ملی ایران پایان داد و از تمایل خود برای تمرکز روی کارش در باشگاه پرسپولیس خبر داد که به طرز عجیبی درگیر شایعه دریافت دستمزد او از فدراسیون فوتبال بود. کریم طبق قراردادی که او امضا کرده بود در هر بازی صد میلیون تومان دریافت می کرد. او در نهایت با پول پاداشی که از فدراسیون فوتبال گرفت رقمی نزدیک به 2.5 میلیارد تومان به دست آورد، رقمی که در مقایسه با قرارداد این روزها فوتبال ایران اصلا رقم زیادی به حساب نمی آید. به هر حال سازش های شخصی و مقوله ای در فدراسیون دست کریم باقری را گرفت تا او راضی به کار در تیم ملی نشود. بعد از مدتی الاتحاد و خود دراگان برای کریم باقری (شاید حق با او بود) خط و نشان کشیدند که بین تیم ملی و پرسپولیس یکی را انتخاب کند. کریم پرسپولیس را انتخاب کرد و از تیم ملی جدا شد.

پس از آن فعل و انفعالات، انقلابی در تیم ملی رخ داد و حالا بازیکنان تیم ملی و مقابل دراگان با یک تصمیم صریح و علنی، با ایجاد دو دستی درهم شکستند. ستاره های مشهوری چون مهدی تریمی، علیرضا جهانبخش، سعید عزت الله و احسان حاج صفی معتقدند دراگان صلاحیت فنی هدایت این تیم در جام جهانی را ندارد. از سوی دیگر بازیکنان زیادی از جمله سردار آزمون و علیرضا پیرانوند از دراگان حمایت کردند و خواستار ماندن او در سرمربیگری شدند.

بعد از جنجال هایی که مطرح شد و رسانه ای شدن بسیاری از اتفاقات از جمله اتفاقات رخ داده در اردوی قطر، حالا ناگهان دراگان از یک سو و مسئولان فدراسیون فوتبال ایران از سوی دیگر تصمیم به بازگرداندن کریم باقری به اردوی قطر گرفتند. تیم ملی. بدون در نظر گرفتن! مشخص است که کریم باقری این بار نه به دلیل دانش فنی، بلکه به دلیل کاریزمایی که خود دراگان فاقد آن است، به عنوان مربی انتخاب شد. در واقع، با توجه به شرایط فعلی، بهتر است به بخش “واسط” کرم توجه کنید.

حال سوال اینجاست که آیا کریم باقری در چنین شرایطی باید به تیم ملی بازگردد؟ در حالی که حضور در جام جهانی می تواند برای هر مربی یک اتفاق وسوسه انگیز باشد، کریم باقری به نظر می رسد بخشی از پازل فوتبال ایران باشد. اگر نیازی به حضور او در تیم ملی وجود دارد، چرا برایش شرط گذاشتند و اگر احساس می کردند کار بدون کریم باقری ادامه می یابد، حالا چرا اصرار دارند که او را برگردانند؟ کریم باقری هم مانند هر بزرگسال دیگری حق انتخاب دارد، اما مشخص است که برای ایجاد همبستگی (شاید به شکل رسمی) به تیم ملی دعوت شده است. در واقع ابزاری است که پروژه حضور دراگان در تیم ملی بدون آسیب دنبال شود. حالا کریم باقری باید ریسک کند. او در شرایطی روی نیمکت تیم ملی بود که اختلافات بازیکنان بر سر دراگان علنی نشد و تنها ماجرای توئیت مهدی طارمی علنی شد. کریم در همین ماجرا از عدم حفظ حیثیت خود گلایه کرد. وضعیت فعلی کاملا متفاوت است. دراگان با نیمی از بازیکنان پایه خود را از دست داده است و کسانی که علنا ​​با اسکوچیچ مخالفت می کنند احتمالا با این مرد کروات حتی با کریم باقری هم موافق نخواهند بود. ضمن اینکه خود کریم با قبول این سمت جدید به شایعات دامن زده است که او بیشتر یک مدیر است تا یک مربی.

Felipe Holmes

گیک تلویزیون متخصص رسانه های اجتماعی ایجاد کننده. نویسنده پرشور. نینجا سفر افراطی. کل کارآفرین معتاد به اینترنت

تماس با ما