زمانی که کانال ها خشک یا کم آب می شدند، جشنی به نام عروسی کانالی در مناطق مرکزی و کم آب کشورمان برپا می شد تا طبق این آیین و اعتقاد دوباره کانال پر از آب شود. مهریه برخی از زنان نیز بر اساس تعداد ساعت آب کانال تعیین می شد.
به گزارش الهمشری، مهریه مادرم یک جوی آب بود! این را دوستم فهیمه می گوید که پدربزرگ و مادربزرگش در نواحی مرکزی ایران و در یکی از روستاهای اردستان به نام کاشوم میثقال زندگی می کنند. این جمله برای جمع دوستانی که دور هم جمع شده بودیم آنقدر عجیب و زیبا بود که دلمان می خواست وارد تونل زمان شویم تا به دورانی برسیم که زنی به جای سکه از آب کانال مهریه می گرفت!
روزگاری که قنوات مایه حیات کشاورزی بودند تا جایی که اگر خشک یا بی آب می شدند زندگی روستائیان فلج می شد. زیرا سهم مشخصی از کانال برای آبیاری زمین های کشاورزی خود دارند. مثلاً یکی از کشاورزان بسته به مساحت زمین دو ساعت و برای دیگری مثلاً پنج ساعت قنات را برای او باز می کند.
فهیمه درباره خاطرات مادرش می گوید: «در گذشته های دور، حدود صد سال پیش، وقتی کانال مینا زیر آب رفت، تولید باغ های ما به ویژه انار کم شد و جایگاه کشاورزان منحرف شد، کانالی که آب می داد. تمام سرزمین های تشنه سال ها با هفت نهرش باید زنده شود.»
حتی پس از گذشت سالها پس از مدتها کشمکش اداری از حلقه جهاد کشاورزی اردستان تا تهران این کانال احیا شد. حتی برای احیای این قنات باید در یک مرحله سند ازدواج جمع آوری می شد تا ثابت شود که آب قنات برای برخی از زنان مهریه بوده است. برای اثبات اینکه مردم این روستا در این دشت دارای ملک و زمین و آب هستند. مثلاً هرکسی سهم خود را از آب کانال داشت. یکی قوس یعنی از صبح تا شب از آبهای کانال و دیگری نیمه قوس.
فهیمه سند ازدواج مادرش را به ما نشان داد که باورش ما را متحیر کرد. در سند ازدواج مادرش نوشته شده بود «یک سهم از هزار سهم شیشدانگ از پنج زنجیره کانال کاچومتاکل را به زن تحویل دهد».
سند ازدواج حاکی از سهم یک زن اهل کاشوم میثقال (روستای اردستان).
این داستان نشان می دهد که چقدر ارزش مادی و معنوی این کانال بالا بوده تا اینکه عده ای آب های آن را مهریه می دانند. شاید برایتان عجیب باشد اما در سال 1385 در روزنامه اعتماد مطلبی با عنوان «جهیزیه زن غریبه مانع اجرای حکم طلاق شد» منتشر شد، زیرا زن میانسال از آب خشک استفاده می کرد. کانال آب 24 ساعته که در آن کره کره را شناسایی کرده بود.
در آیین های باستانی، خدای صاحب و خالق چشمه ها با آناهیتا الهه آب در آسمان ازدواج می کرد. این نشان می دهد که در تمدن ها و فرهنگ های مختلف، آب همیشه جایگاه والایی داشته است، زیرا حیات همه چیز به آن بستگی دارد.
می گویند ایرانیان ابتدا قنات زیرزمینی حفر کردند تا بتوانند آب را به زمین کشاورزی خود هدایت کنند. قنات هایی که صدای موتور پمپ های مدرن امروزی را در نمی آوردند.
دهانه کانالی که آب از آن بیرون میآمد، ظاهر قنات و قسمت آخر قنات را شکر قنات نیز میگفتند، زیرا چاه اصلی کانال در این قسمت قرار داشت. همچنین قسمتی از کانال که آب از آن خارج نمی شود قسمت خشک و قسمتی که آب در آن جریان دارد قسمت سرریز کانال نامیده می شود.
کانال ها به ویژه در مکان هایی با باران کم مفید بودند. مثلاً در مناطق کویری ایران کانال های آب بیشتر از مناطق پرباران بود. اما این کانال ها همیشه پر آب نبودند و بسته به فصل و خشکسالی میزان تولید آب آنها نیز تغییر می کرد.
در گذشته در فصولی که آب کافی در قنات وجود نداشت، باورهای جالب و خواندنی درباره قنوات ایجاد می شد.
یکی از جالب ترین آنها عروسی کانالی است. در باور پیشینیان، کانال ها مرد و زن بودند. وقتی آب کانال تمام می شد، مردم مراسم عروسی کانال را انجام می دادند تا دوباره آب به داخل کانال سرازیر شود. یا برای جلوگیری از خشک شدن کانال گوسفندی را ذبح می کردند.
معمولاً کانال هایی که شلوغ و پر از آب بودند نر در نظر گرفته می شدند. مثلاً در عروسی کانالی، اگر کانال زن خشک باشد، یکی از اهالی روستا با تفنگ به نزدیک ترین کانال مرد می رسد و آن را پر از آب می کند. سپس در حضور بزرگان سفید، آب را در مادر چاه خشک می ریخت تا چاه خشک از خواب بیدار شود و صدای آب و جاری شدن آب به کانال را بشنود.
از طرفی اگر کانال مردانه کم آب شود، مردم برای کانال عروسی پیدا می کنند و جشن می گیرند. این جشن معمولاً در اواخر اسفند و اوایل بهار برگزار می شد که سایر اهالی از آب کانال ناامید شده بودند.
آیین های جذابی نیز برای این مراسم برگزار شد. اول باید عروس انتخاب می کردند! عروس معمولا از بین زنان بیوه انتخاب می شود. زنان مطلقه شامل نمی شوند. شوهر گمشده این بیوه باید در زمان حیاتش شهرت داشته باشد. معمولاً زن بیوه نان نداشت.
روز بعد از عروسی، عروس از کانال بیرون می آید و عروس آب و خرمن را تقسیم می کند.
بعد از ازدواجش در کانال، عروس اجازه ازدواج با هیچ مردی را نداشت. چون مردم فکر می کردند او همسر یک کانال است و این کانال هرگز همسرش را طلاق نمی دهد!
معروف ترین عروسی که برای این کانال همسر شد و عکسش در دسترس بود، بیوه ای به نام «بی بی زبیده» بود که در دهه پنجاه قرن گذشته در بین پسرعموهای زبیده شناخته شده بود و با یکی از شبکه ها ازدواج کرد. با تلویزیون علم آباد اراک ازدواج کرد. وقتی آب این کانال خشک شد، مردم تصمیم گرفتند برای آن زن بگیرند. قابل ذکر است که با ازدواج بی بی زبیده با کانال، آب کانال هم اکنون افزایش یافته و محبوبیت بی بی در بین مردم بیشتر شده است.
گرچه گفتن این داستان ها برای ما جذاب است، اما باید حواسمان به منابع آبی کشورمان باشد یا به زبان شاعرانه تر «آب را گل نکن» و برای مردم بالادست دعا کنیم که «چشمه هایشان بجوشد. / گاوهایشان دوشیده است.»