[ad_1]
خوب، خوانندگان توصیه می کنند که چگونه از شر همه اینها خلاص شوید.
“چطور ممکن است یک روز آرام گرفتن اینقدر سخت باشد؟”
لینا پول، یک پزشک مراقبت های اولیه در آستین، تگزاس، اخیراً این سؤال را پرسید زیرا او و همسرش که در بخش بهداشت عمومی کار می کنند، تصمیم گرفتند یک روز بسیار مورد نیاز سلامت روان را با هم برنامه ریزی کنند. سپس، او گفت، آنها “سرگردان” تلاش کردند تا بفهمند چگونه آن را خرج کنند.
به نظر می رسد شیوع بیماری در دوران کودکی و نوجوانی تشدید می شود، بنابراین بسیاری از ما نیاز داریم که اولویت های خود را دوباره بررسی کنیم و نیازهای خود را برآورده کنیم. اما راه ایده آل برای پرکردن این ساعت ها چیست تا بتوانیم سرحال و سرحال بیرون برویم؟
ما به آنها مراجعه کردیم تا بدانیم خوانندگان ما در روزهای سلامت روان چه می کنند. پاسخها سرازیر شدند – و نه فقط از طرف افرادی که در مسابقه موشها گرفتار شده بودند. برخی گفتند سالها بازنشسته شدهاند، برخی دیگر والدین خانهنشین بودند و برخی به نمایندگی از نوجوانان سوخته خود پاسخ دادند.
در اینجا ایده های آنها وجود دارد:
از مرداد ماه یک بار برنامه «روز بازی» را شروع کردم تا کاری را که می خواستم انجام دهم. من معمولاً با اتوبوس / قطار به موزههای نیویورک، پارکها، فروشگاههای ویترینی و غیره سفر میکنم و تا حد امکان پیاده روی میکنم. من برای ناهار (غذا خوردن بیرون) و معمولاً برای خلوت تنقلات می خرم. من بعد از ساعت شام به خانه می آیم (بنابراین احساس نمی کنم مجبور به آشپزی در آن روز هستم) تا احساس شادابی کنم و برای غذای روزانه بعدی آماده باشم.
کالین گویدل، هوبوکن، نیوجرسی
________
من به فیلم ماتینی می روم. من تنها می روم نوشابه و ذرت بو داده خودم را بردار و خودم را غوطه ور می کنم. این یک راه عالی برای اجتناب از تمام خواسته های رقابتی است که برای چند ساعت دارم.
کندیس دیویس، واشنگتن
________
من معمولاً یک روز بهداشت روانی را انتخاب می کنم زیرا باید تمام روز را در رختخواب دراز بکشم و به دیوار خیره شوم. مسئله این نیست که این روزها چه کاری باید انجام داد یا چگونه آن را انجام داد، بلکه احساس راحتی است که از «خوبم فراتر از آنچه می توانم انجام دهم یا تولید کنم» ناشی می شود. من لیاقتش را دارم و خوبم چون اینجا هستم.”
Ilse Murdock، City Island، The Bronx، NY
________
در آخرین روز سلامت روانم، به بالای فلت تاپ، کوهی در آنکوریج، آلاسکا، که شبیه یک میز غول پیکر رو به شهر بود، صعود کردم. فضا و هوا می خواستم. فرار و هیجان به اندازه کافی سخت بود، اما به اندازه کافی امن بود که استرس نگیریم. آن روز چند پاراگلایدر می پریدند و زیبا بودند. آنها را دیدم که در دره ای کوهستانی شناور بودند و در این فکر بودم که چگونه و کجا فرود می آیند.
الیجا هاینس، انکوریج، آلاسکا
________
علف های هرز حیاط من را حذف کنید. آنها پاسخ نمی دهند، بنابراین این یک مسکن عالی برای استرس است. و وقتی کارم تمام شد حیاط خوب به نظر می رسد.
مری آن راد، ساحل فرناندینا، فلوریدا.
________
وقتی در دهه 90 دبیرستان بودم، مادرم به من اجازه میداد یک «روز سلامت روان» داشته باشم، که معمولاً از پروژهها و آزمایشهای بزرگ خسته میشد، یا نیاز به استراحت از زندگی نوجوانی داشتم. من همیشه آن را یک روز بیمار می دانستم، زیرا این چیزی است که همه ما می گفتیم، بنابراین یک روز آرام برای مطالعه، سطل زباله، تلویزیون، فیلم و شاید پختن با لباس راحت و آزمایش در آشپزخانه. مادرم گفت که میدانست اگر روزی استراحت کنم خوب میشوم، اما اگر سوختم واقعاً مریض میشوم.
الیزابت لیکلی، منطقه بوستون
________
من مبتلا به اختلال دوقطبی هستم، بنابراین معمولاً زمانی که اثرات افسردگی، شیدایی یا قسمتهای مختلط را احساس میکنم، از یک روز سلامت روان استفاده میکنم. به طور معمول، من به آلبوم جدیدی گوش میدهم، چه اخیراً منتشر شده یا برای من جدید باشد. سپس، معمولاً در پارک مجاور قدم می زنم و در جایی می نشینم و همه چیز را در اطرافم مشاهده می کنم – سگ ها راه می روند، بچه ها بازی می کنند، زوج هایی که به پیک نیک می روند. نور خورشید و هوای تازه می تواند مرا متعادل یا حداقل از افسردگی متعادل کند.
کلر گور، گلاسکو
________
پسر 13 ساله فوتبالم وید من به من گفت که برای روز سلامت روان از مدرسه غیبت کنم. او روز را در رختخواب گذراند، شکلات داغ مینوشید و روی فیلمنامه موسیقی کار میکرد. می گفت بهترین روز زندگیش بود.
هالی رابرسون، برکلی، کالیفرنیا.
________
کمی غم انگیز است، اما وقتی یک روز بهداشت روانی را انتخاب می کنم، از آن برای تمیز کردن خانه، برنامه ریزی تعطیلات، اردو / مراقبت از کودکان و برنامه ملاقات استفاده می کنم. اساساً من از زمان برای گرفتن کارهایی استفاده می کنم که انجام آنها در طول یک هفته کاری معمولی سخت است. مسلماً، من معمولاً این کار را در حالی که در PJ هستم انجام میدهم، قهوه یا چای داغ مینوشم، و احتمالاً پادکستها یا نمایشهای پسزمینه انجام میدهم – و بچههای مدرسه! پس همه چیز بد نیست.
کلر آر، سیاتل
________
روزهای سلامت روان من معمولاً به طور کامل تحت تأثیر لیست کارهایی که خودم را جذب می کنم و جاه طلبانه انجام می دهم. بنابراین من از چیزها عبور می کنم. من آن دستور غذا را درست میکنم، آن گوشه آپارتمان را تنظیم میکنم، یک ویدیوی یوتیوب پیدا میکنم تا به من کمک کند تا پنجره پیشنویس را برطرف کنم. یا حداقل من اول از همه توضیح ندادم. درعوض، چند ساعتی را جلوی صفحه نمایش می گذرانم و کاری را بی خیال انجام می دهم، شاید یکی دو کار، سپس بی سر و صدا نیمه دیگر مورد را از لیست حذف می کنم.
لورن گلدهیل، بریتانیای جدید، کن.
________
من کاری را که می خواهم انجام می دهم. مدت زمان. ساعت 6 صبح در یک روز گرم تابستانی بیرون شنا کنید، سپس استارباکس. سپس 50 مایل دوچرخه سواری کنید. البته ایمیل کاریم را هرازگاهی چک می کنم. اما تفاوت این بود که من قبلاً به همه گفته بودم که یک روز سلامت روان می گذرانم. بنابراین هیچ کس انتظار نداشت که من آنلاین باشم و می دانستم که هیچ چیزی در آنجا تحت فشار قرار نخواهد گرفت.
راب هیل، مینیاپولیس
________
من در سال 2019 از نیویورک به ونکوور، بریتیش کلمبیا نقل مکان کردم و در شهر کوچک و آرام Deep Cove زندگی می کنم. مهم نیست که چه استراحتی می کنم، آن را در جنگل های بیرون از خانه ام صرف می کنم. نمی توانم باور کنم کجا زندگی می کنم و کجا دارم دخترانم را بزرگ می کنم. سرخس ها بسیار دیدنی بودند، و چه کسی می دانست که شما در دوران ماقبل تاریخ روی زمین پرسه می زنید؟ شیوع این بیماری در دوران بارداری و یائسگی تشدید می شود. در نیویورک، من یک اسپا یا زمانی را در یک استودیو اسپین و سالن ناخن می گذرانم. دسترسی آسان به جنگل و این مسیرهای پیاده آرام بیشتر بازسازی شده اند.
ربکا سی، ونکوور شمالی، BC، کانادا
________
من اسم آن را شنای موزه می گذارم. ما بسیار خوش شانس هستیم که به موزه های باورنکردنی در سراسر ایالات متحده دسترسی داریم، از جمله میزبانی بسیاری از روزهای رایگان برای مردم ایالات متحده. تنها چیزی که برای شنا کردن در موزه نیاز دارید یک موزه و یک قانون کلی است: سعی کنید تابلوی روی دیوار را نخوانید. (اگرچه کفش های بسیار راحت نیز مفید هستند.)
پیج مک آفی، فیلادلفیا
________
من یک درمانگر هستم که PTSD را در ممفیس ویرجینیا تشخیص میدهم و درمان میکنم. روزهای سلامت روان من (گاهی در این بین) اغلب به از بین بردن علفهای هرز و مرتب کردن تختهای باغم میگذرد – هر آشفتگی که میتوانم را پاک میکنم و کمی وقت آزاد دارم. فضا را به حال خود رها کنید. است. مثل کار من است اما دردناک نیست.
کیتی فریزر، ممفیس
________
8 سال از بازنشستگی من می گذرد. همسرم هنوز کار می کند. این یعنی من “مدیر خانه” هستم. همانطور که هر فرد دلسوز در جهان می داند، مراقبت از خانه و خانواده دشوار است. بنابراین، حتی یک فرد بازنشسته یک روز از سلامت روانی برخوردار است. تسمه ها را می بندم و خانه را 70 درجه می کنم. من خبر را نمی پذیرم. یه برنامه خنده دار میبینم من یک لیوان شراب می خواهم. احتمالا یک خرس چسبناک گلدان است. من در اطراف باغچه حیاط خلوت خود شناور می شوم و سعی می کنم در لحظه بمانم و از زیبایی باغم قدردانی کنم. شاید من پیتزا را تحویل دادم. من اغلب تمام روز را با لباس خواب می مانم. این خیلی زیباست.
جری، منطقه خلیج
[ad_2]