کوین مکنزی و مارتین ون همل برای آخر هفته در وودستاک نیویورک در اتاق غذاخوری خانه خود ایستاده اند و سعی می کنند بفهمند چه زمانی ازدواج کرده اند.
مکنزی، 68 ساله، که پس از 30 سال به عنوان مدیر هنری تئاتر باله آمریکا در دسامبر بازنشسته شد، گفت: “ما 35 یا 36 سال با هم بودیم، اما به تازگی ازدواج کرده ایم.” (فصل تابستانی شرکت در اپرای متروپولیتن – تقریباً آواز قو آن – تا 16 جولای ادامه دارد.)
خانم ون هامل، 76 ساله، که مانند شوهرش، رقصنده اصلی در ABT بود، تصحیح کرد: «34 سال با هم زندگی کردهایم». او هنوز در نقش های شخصیتی در آنجا بازی می کند و در Katspan، یک پارک فرهنگی در تیوولی، نیویورک، باله تدریس می کند که او و آقای مکنزی در سال 1990 در پیدایش آن کمک کردند.
آقای مکنزی پرسید: “اما ما کی ازدواج کردیم؟ من باید حساب کنم. مادرت تا آن زمان مرده بود، نه؟”
او با خنده ای غمگین افزود: «یادم نیست.
هوم آقای مک کنزی تخمین زد که عروسی حدود هفت سال پیش بوده است. شش سال پیش، خانم ون همل حدس زد.
مهم نیست. آنها کاملاً با خانه خود در وودستاک موافق هستند. با تمام احترامی که برای اجاره آنها در قسمت بالا وست ساید منهتن قائل هستم، واقعاً جای بهتری وجود ندارد. برای آقای مک کنزی، این یک مهلت از کار تحت فشار شدید در یک شهر پرفشار است. برای خانم ون هامل، این پیوندی است به والدینش، دیدریک و مانت، صاحبان قبلی.
هنگامی که دیدریک، یک دیپلمات هلندی که به سراسر جهان سفر می کرد، در دهه 1960 به تورنتو منصوب شد، بازنشستگی نزدیک بود و وودستاک نیز نزدیک بود، جایی که مانت، همچنین اهل هلند، بخشی از دوران کودکی خود را سپری کرد.
آنها شروع به بازدیدهای دوره ای کردند و در سال 1967 ملکی به مساحت دو جریب با یک خانه کوچک با سقف کم، یک نهر و چندین ساختمان بیرونی، از جمله یک مرغداری و یک کلبه روستایی خریداری کردند که بعداً به یک واحد اجاره تبدیل شد. یک زیرزمین ریشه هم داشت. مانند خانه، در سال 1904 ساخته شد، اما برخلاف خانه، دمای ثابتی 55 درجه داشت که برای استفاده فعلی آن به عنوان انبار شراب عالی است. خانم ون هامل اعتراف کرد: “اما ما شراب زیادی نداریم.”
کوین مک کنزی 68 ساله و مارتین ون همل 76 ساله
حرفه ها: او مدیر هنری تئاتر باله آمریکایی است. او یک رقصنده اصلی سابق در ABT است و اکنون باله تدریس می کند.
رسیدن به آنجا نیمی از لذت است:آقای مک کنزی گفت: “ما در شهر نیویورک زندگی داریم، و بدیهی است که یک شغل ABT با همه شلوغی ها وجود دارد، اما رانندگی بین منهتن و وودستاک به Palisades و از طریق برخی پارک های ایالتی می رسد، بنابراین مانند یک تجربه ذن است.” . “و زمانی که به اینجا رسیدید، از قبل آماده نوشیدن در آرامش هستید.”
در ابتدا، والدین او از این ملک به عنوان استراحت آخر هفته استفاده کردند. آنها در سال 1972 ساکن تمام وقت شدند، پس از برخی تغییرات – از جمله بالا بردن سقف برای ایجاد یک استودیوی بالایی برای Manette، نوازنده ویولن و پیانیست تبدیل به هنرمند. دیدریک برای خود کارگاهی ساخت که در آن ویولن می ساخت. اکنون یک استودیوی ورزشی است.
در مقطعی، آقای مکنزی با خانم ون همل در خانه حاضر شد. باید اذعان کرد که او اولین مرد یا حتی دومین نفری نبود که به او این امتیاز داده شد، اما او در میان سپاه برجسته بود.
آقای مکنزی که احترامش را برگرداند گفت (اگرچه در خانه اصلی اتاق مهمان وجود نداشت، او و خانم ون همل به طور معمول در مرغداری بودند).
به عنوان بخشی از جشن پنجاهمین سالگرد ازدواج ددریک و مانت، آقای مکنزی و خانم ون همل یک استخر برای آنها ساختند. و جایی در طول مسیر، آقای مکنزی دستیار محوطه سازی Manette شد.
او گفت: «شما به جای کشتن گیاهان، معنی باغبانی را به من آموختید. نقاشیهای او اکنون شامل نزدیک به چهل درخت، از جمله هلو، سیب، چوب سگ، راش، مس، توس و کاج سفید، و همچنین بوتههای ادریسی و گل صد تومانی است. خانم ون هامل علف هرز و برداشت. من اخیراً برای ناهار کمی آرگولا برداشتم.
Daederick و Manette آمدند، دیدند، خریدند و تجدید کردند. آقای مککنزی و خانم همل از این روند پیروی کردند. آقای مککنزی گفت: «ما به معنای واقعی کلمه هر آخر هفته، گاهی برای هفتهها در تابستان بازدید میکردیم. به جای اینکه مکانی برای خودمان پیدا کنیم، در یک نقطه فکر کردیم، چرا این مکان را گسترش ندهیم و آن را بیشتر برای سالمندان دوست نداشته باشیم؟ “
در سال 2000، بیش از یک دهه پس از مرگ دیدریک، آقای مکنزی و خانم ون همل این ملک را از مانت خریداری کردند که تا زمان مرگش در سال 2012 خوشحال بود. آنها یک پروژه بازسازی را آغاز کردند تا طبقه اول را برای او آسانتر کنند. دریانوردی قبلاً پله های کم عمقی وجود داشت که تقریباً به هر اتاق منتهی می شد. این زوج یک اتاق خواب و حمام را برای خود در چند قدمی استودیوی زیر شیروانی خود اضافه کردند – خیلی وقت پیش، قفس مرغ! – به علاوه گوشه ای را که آنها اتاق ذن می نامند، با پنجره های مشرف به ملک.
نتیجه یک فضای مرتفع، صمیمی، مطبوع و گرم با خطوط برازنده است – درست همانطور که آقای مک کنزی آن را تصور می کرد.
او گفت: “همیشه رویای ساختن خانه ام را داشتم، اما این خانه در نیمه راه بود.” میدانستم که اگر این کار را درست انجام دهیم، ابتدا میتوانیم آن را از اینجا انجام دهیم.»
از نظر طراحی، دکور نماینده ساکنان فعلی و سابق است. اتاق نشیمن علاقه آقای مکنزی به مبلمان سبک ماموریت را به یاد می آورد. صندلی عتیقه استیکلی یک قطعه ارزشمند است. استودیو لفت تبدیل به دفتر خانه او شد و در دفتر قدیمی دیدریک کار می کرد. ویترین توکار اتاق ذن، جواهرات مجسمهسازی مانت را در خود جای داده است.
خانم ون همل گفت که اتاق غذاخوری شباهت زیادی به روزهای پدر و مادرش داشت. صندوق، میز و صندلی ناهار خوری و تمام عتیقه جات به عنوان هدیه عروسی به مانت و ددریک داده شد. نقاشی های هندسی غیر عینی مانه بر دیوارهای دوبلند و در اتاق مهمان طبقه اول آویزان است.
برخی از نقاشی های او به عنوان تزئینات باغ طراحی شده اند – اشکال انتزاعی به اشکال طبیعی درختچه های اطراف علاقه می بخشد. خانم ون هامل گفت: “مایل است محو شود و به نوعی محو می شود، بنابراین باید آن را داخل بیاورم و دوباره رنگ کنم.” از زمان پدرم هنوز چیزهای زیادی وجود دارد که باید به آنها رسیدگی کنم.»
اوایل برای مانت مشخص بود که او و آقای مکنزی ریشه های عمیقی در ملک خواهند کاشت. آقای مک کنزی گفت: «من قبل از اینکه متوجه شویم، متوجه شدم. آقای مکنزی با اشاره به پاسیو بیرون درب ورودی گفت: “من متوجه رفتارم شدم و متوجه من و مارتین در این فضای بیرونی فوق العاده ای شدم که او و دیک ایجاد کرده بودند.” و او گفت: “من هر دوی شما را می بینم که 30 سال بعد آنجا نشسته اید.” “
برای به روز رسانی ایمیل هفتگی در مورد اخبار املاک و مستغلات مسکونی، اینجا ثبت نام کنید. ما را در توییتر دنبال کنید: جاسازی توییت.