این عروسک 20 سانت ارتفاع دارد و با دست نقاشی شده و در چوب کنده کاری شده و روغن کاری شده و پاره شده است. اما با وجود همه اینها بیش از 80 سال دوام آورده است – در حیاط خلوتی در بلژیک در آغاز جنگ جهانی دوم مدفون شد، پس از جنگ حفر شد و یک سفر 9 روزه ماوراء اقیانوس اطلس انجام داد، در اتاق زیر شیروانی ذخیره و تقریباً فراموش شد. در اوکلند، کالیفرنیا – با این حال، با سبیل مسواک سیاه و بازوی راستش که به نشانه سلام نازی ها بلند شده است، فورا و به طرز وحشتناکی قابل تشخیص است.
این تصویری از هیتلر است که در اواخر دهه 1930 توسط عروسکباز آماتور هلندی، ایزیدور (مایک) اوزنویچ، مجسمهسازی و با دست کشیده شد و توسط همسر فلاندریاش، فرانسیس، که در بلژیک قبل از جنگ زندگی میکرد، پوشیده شد.
عروسک هیتلر که ابزاری برای تقلید و سرپیچی است، نگاه اجمالی جالبی به سنت عروسک قوی در خانواده مردی ارائه می دهد که آن را از آن اتاق زیر شیروانی پس گرفت: فرانک اوز، یکی از پسران خالق آن، که یکی از پسران شد. از معروفترین عروسکگردان قرن بیستم، هیولای کوکی، برت، دوشیزه پگی و دیگران را با همکاریاش با جیم هنسون زنده کرد و بعداً به نیرویی در فیلمهای جنگ ستارگان تبدیل شد و صدا را به یودا داد. این عروسکها برای اولین بار اواخر این ماه در موزه یهودیان معاصر در سانفرانسیسکو به نمایش گذاشته میشوند.
پدر اوز از روزی که در سن 11 سالگی از کنار یک رژه خیابانی عروسکهای رنگارنگ سیسیلی در آنتورپ رد میشد، به عروسکسازی کشیده شد. اوزنویچ در سال 1990 به سانفرانسیسکو کرونیکل گفت: «وقتی جوان بودم، به چیزهای سه بعدی علاقه داشتم. پس از ورود به اوکلند در سال 1951، والدین اوز اتحادیه عروسکسازان منطقه خلیج سانفرانسیسکو را تأسیس کردند و اتاق نشیمن خانواده محل تجمع عروسکسازان و علاقهمندان از سراسر منطقه شد. اوز نحوه بافتن عروسک را از پدرش آموخت و در نوجوانی از طریق نمایش عروسکی ساعتی 25 دلار درآمد داشت و در پارک های تفریحی فانتزی کودکان به عنوان یک جابجایی عروسک شاگرد مشغول به کار شد.
اما اوز – که موفقیت خود در عروسک سازی را به یک حرفه طولانی به عنوان بازیگر و کارگردان تبدیل کرده است – هرگز وسوسه نشد که سنت خانوادگی را ادامه دهد.
اوز، 78 ساله، در مصاحبه اخیر خود در حالی که روی یک نیمکت در پارک ریورساید در نیویورک نشسته بود، گفت. “من هرگز نمی خواستم عروسک گردان باشم، در واقع می خواهم روزنامه نگار باشم.”
این یک رویارویی بینظیر با هنسون بود، که او در یک کنوانسیون عروسکبازی زمانی که هنوز نوجوان بود ملاقات کرد، مسیر زندگی او را تغییر داد.
اوز در زیر مه نور باران ژوئن گفت: “من واقعاً به عروسک ها اهمیت نمی دهم.” “من واقعاً این کار را نمیکنم. و تو این کار را نکردی. و جیم به من نشان داد که چگونه موفق شوم. سپس در همان چیزی که در ابتدا نمیخواستم موفق شدم، اما لذت کار با جیم و ماپت ها.”
اوز زمانی که سالها قبل در اتاق زیر شیروانی خانه خانوادهاش در اوکلند به این عروسک برخورد کرد شگفتزده شد – “من فکر کردم، “اوه خدای من”. پدر، در وضعیت موزه در آپارتمانش در سمت بالا وست.
این عروسک، سرهای حجاری شده و مصاحبه ویدیویی که فرانک قبل از مرگش در سال 1998 با پدرش انجام داد، در «Oz is for Oznowicz: A Puppet Family’s History» نمایش داده می شود که در 21 ژوئیه در موزه یهودیان معاصر افتتاح می شود. (نام فرانک دی هالیوود “اوز” است، اما نام قانونی او هنوز اوزنویچ است.)
این نمایشگاه داستان جذاب این عروسک و چگونگی فرار ایزیدور یهودی متولد آمستردام و فرانسیس کاتولیک از آنتورپ را در سال 1940 با پیشروی نازی ها و انفجار بمب ها در سراسر بلژیک نشان می دهد. به اصرار مادر فرانسیس که میترسید در حالی که میخواست نازیها را فریب دهد، با چنین عروسک سرکشی اسیر شوند، عروسک را در حیاط خانهشان دفن کردند.
رونالد اوزنویچ، 80 ساله، برادر بزرگتر فرانک، می گوید: «او و مادرم وقتی بمب ها در آنتورپ افتاد – و آنها انتظار آن را داشتند – توافق کردند. “آنها دوچرخه هایشان را آماده کرده بودند و غذایشان را آماده کرده بودند. آنها یک برنامه کامل داشتند و هدفشان رسیدن به انگلیس بود.”
ایزیدور و فرانسیس قبل از اقامت در انگلستان، جایی که فرانک و رونالد متولد شدند، از جنوب فرانسه، اسپانیا، مراکش و پرتغال – داستان سفر آنها در مصاحبه ویدیویی گفته شد – سفر کردند.
خانواده پس از جنگ به آنتورپ بازگشتند و عروسک را بیرون آوردند. پنج سال دیگر بود که ویزا گرفتند و به آمریکا آمدند. عروسک با آنها آمد. (فرزند سوم، جنی، پس از اقامت آنها در ایالات متحده متولد شد.)
اوز گفت: “باید به شما بگویم: این خاطره پسر است.” پدر و مادرم به موقع بلژیک را ترک کردند. اما متأسفانه نیمی از خانواده او در اتاقهای گاز کشته شدند زیرا آنها آنجا را ترک نکردند. پدرم هرگز دوست نداشت در مورد آن صحبت کند. این برای او بسیار سخت بود.
او میگوید: «همه این داستانها در مورد مادر و پدرم برای من فقط افسانه بود.
در واقع، بسیاری از این داستان مبهم است، زیرا زندگی والدین یکی از مردانی را بازسازی می کند که به محبوبیت عروسک ها کمک کرد: ایزیدور، روز به روز به عنوان یک ماشین اصلاح و نقاش تابلو کار می کرد و فرانسیس خیاطی شد. کاملاً مشخص نیست که چگونه – یا حتی اگر – از عروسک هیتلر در اجراها استفاده شده است.
این نمایش به طور اتفاقی به وجود آمد. “نمایشگاه جیم هنسون: تخیل نامحدود” که برای اولین بار در موزه تصویر متحرک در نیویورک به نمایش درآمد، قرار بود تابستان امسال به موزه یهودیان معاصر منتقل شود و این موسسه در راستای ماموریت خود، به دنبال راه هایی برای مکان یابی بود. نمایشگاه در نوعی بافت یهودی.
هیدی رابین، متصدی ارشد موزه، میگوید: «میدانستم فرانک اوز یهودی است و نمیدانستم که آیا هر نوع داستانی وجود دارد که فرانک دوست دارد اینجا بگوید». کارن فالک، رئیس بایگانی مجموعه هنسون، درباره عروسکی که اوز از اتاق زیر شیروانی والدینش پیدا کرده بود به او گفت و رابین از او پرسید که آیا می تواند آن را برای این نمایشگاه قرض بگیرد.
“این یک داستان فوق العاده الهام بخش در مورد انعطاف پذیری و مقاومت بود،”رابین گفت. این چیزی است که ما به آن اهمیت میدهیم: از چه راههایی میتوانیم داستانهای هولوکاست را به اشتراک بگذاریم؟ ما اطلاعات محدودی داریم و بر اساس آنچه والدین و پدربزرگ و مادربزرگ ما برای به اشتراک گذاشتن انتخاب کردهاند، بسیار گزینشی است. چگونه مطمئن شویم که هرگز فراموش نمی کنیم؟
این دو مواجهه برای چند هفته با هم همپوشانی خواهند داشت. گالری هنسون در اواسط آگوست بسته می شود.
عروسک هیتلر محور فیلم “اوز برای اوزنویچ است” است. سبیل، مو و ابرو سیاه رنگ شده؛ ایزیدور سبیل را طوری میتراشد که از عروسک بیرون بزند. بازوبند نازی ها دور بازوی چپ بسته شده است. هیچ تلاشی برای بازسازی عروسک هیتلر یا هیچ یک از سرها انجام نشد. همانطور که فرانک آن را پیدا کرد به آنها خدمات داده می شود. پای راست عروسک به دلیل پارگی لباس فرم مشخص است.
با توجه به موضوع آن و حساسیت موزه ای که به پاسخگویی به سوالات تاریخ یهود اختصاص داده شده است، “اُز برای اوزنویچ است” حاوی هشداری به شرکت کنندگان است: “این نمایشگاه شامل عروسک متحرک آدولف هیتلر است که ممکن است برای برخی از بینندگان آزاردهنده باشد. هدف ماست. در نمایش این شیء، زنده نگه داشتن خاطره هولوکاست از طریق اشیا و داستان های مستقیم کسانی است که آزار و اذیت آن را تجربه کرده اند، تشویق به گفتگو و آموزش درباره وحشت یهودی ستیزی و خودکامگی که امروز نیز ادامه دارد.”
پسران ایزیدور از او به عنوان یک مرد شوخ طبع و دارای حساسیت سیاسی قوی یاد می کنند و می گویند که او شخصیتی شخصی برای استفاده از طنز و تقلید برای نفوذ سیاسی داشت. اما هنگامی که آنها به ایالات متحده بازگشتند و به عنوان مهاجر در یک کشور جدید زندگی کردند، سعی کردند این فصل از زندگی خود را پشت سر بگذارند.
پس از ملاقات آنها در کنفرانس ملی عروسک گردانان آمریکا، جیم هنسون از فرانک اوز خواست که به نیویورک بیاید و به مدت شش ماه در سال 1963 با او کار کند. او تا سال 1986 با هنسون ماند.
اوز گفت که از این فرصت استفاده کرده و آثار والدینش را به گالری هنسون قرض داده است.
او گفت: «من میخواهم نشان دهم که مردم چگونه میتوانند خود را در طول جنگ به شیوهای مثبت ابراز کنند – و از راههای دیگر مردم را مسخره کنند. من فقط می خواهم به پدرم احترام بگذارم. می خواهم مردم ببینند که ما در حال حاضر چقدر خوش شانس هستیم، حتی در شرایط وحشتناکی که در حال حاضر در آن قرار داریم.”