نظر | وقتی موافقیم، هنوز نباید ترسیده باشیم، درست است؟

تجربیاتی از این دست رایج است، اما داستان تجاوز جنسی نیست – ما آزادانه، بدون ترس از خشونت و اغلب با یک “بله” آرزویی با آنها موافقت کردیم. به هر حال، درخواست از جوانان برای اینکه ذهن خوان باشند، نه عملی به نظر می رسد و نه منصفانه. همه چیز طبق سناریو پیش رفت. پس چرا از رابطه جنسی که نمی خواستیم گذشتیم؟ و چرا راهی برای صحبت در مورد چرایی این کار نداشتیم؟

امروزه دانشجویان کالج اغلب با راهنمایی بسیار کمی از نظر جنسی فعال می شوند – شاید فراتر از پورنوگرافی فراوان. شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد نوجوانان برای شروع رابطه جنسی طولانی‌تر منتظر می‌مانند و زمانی که این کار را انجام می‌دهند، رابطه جنسی تصادفی کمتری دارند. آموزش رضایت واقعاً جوانان مضطرب و بی تجربه را می گیرد و راهی ساده و دوتایی برای درک جنسیت به آنها می دهد. بنابراین جای تعجب نیست که بسیاری از ما این پیام را درونی کرده‌ایم که رابطه جنسی یک درمان ساده با فضای کمی برای احساسات پیچیده است – و وقتی با عوارض اجتناب‌ناپذیری که صمیمیت جنسی به همراه دارد، گیج می‌شویم.

در سال 2017، کریستن رابینیان در مورد چنین برخوردهای عاشقانه ناراحت کننده ای در داستان کوتاه ویروسی خود “Cat Pearson” نوشت. وقتی استادم آن را به عنوان بخشی از کلاس فلسفه فمینیستی تعیین کرد، من و همکلاسی‌هایم – برای اولین بار در کالج – تشویق شدیم که جنسیت را بدون علامت زدن کادر رضایت ارزیابی کنیم. ما از استادمان پرسیدیم که آیا آنچه در داستان اتفاق افتاده درست است یا غلط – و آیا خود شخصیت ها از نظر اخلاقی قابل سرزنش هستند یا خیر. وقتی یکی از دانش آموزان شروع به خواندن یک بحث آشنا در مورد تأیید شفاهی مشتاقانه کرد، معلم ما او را متوقف کرد. او از ما می‌خواست فراتر از تعاریف و تمرین‌های قانونی عنوان نهم فکر کنیم و خودمان را با دقت درباره اخلاق جنسی بررسی کنیم.

نوع جدیدی از تفکر پدیدار شد – تفکری که امکان بررسی سوالاتی مانند: وظیفه شما در قبال شریک جنسی چیست؟ آیا می توانید بدون سرزنش خود به کسی صدمه بزنید؟ آیا سکس…خاص است؟ کلاس بر سر پاسخ به این سؤالات تقسیم شد – در وهله اول تمام هدف پرسیدن از آنها همین است.

اگرچه رضایت ضروری است، اما زمانی که بر بحث های ما در مورد رابطه جنسی غالب می شود، ما به اندازه کافی در مورد توانایی خود برای انجام کارهای بیشتر از امتناع یا رضایت به پیشرفت نمی آموزیم. ما نمی آموزیم که چه چیزی به شریک خود بدهکاریم جز اینکه مرتکب جنایتی علیه او نشده ایم. همچنین یاد نمی گیریم بر پیچیدگی های عشق ورزیدن – و عشق ورزی – برای شخص دیگری غلبه کنیم.

بهترین رابطه جنسی یک پاداش عاطفی و همچنین جسمی است. این نیاز به اعتماد دارد، هم به شریک زندگیمان و هم به خودمان. وقتی به خودمان اعتماد کنیم که بدانیم چه می‌خواهیم، ​​و زبانی داریم که آن خواسته‌ها را به دیگران بیان کنیم، رابطه جنسی بیشتر به تجربه معاملاتی تبدیل می‌شود که تحت هنجارهای رایج رایج است. در عوض، سکسی، هیجان انگیز و صمیمی است. قدردانی از یکدیگر به عنوان یکسان – نه فقط به عنوان بدنی که باید از آنها رضایت بگیریم – شرکا را وادار می کند که وظیفه اخلاقی خود را در قبال یکدیگر تشخیص دهند، یعنی اهمیت دادن به لذت دیگران به معنای اهمیت دادن به کرامت آنها نیز هست.

Chad Powers

افراطی متعصب تلویزیون بشارتگر الکل دوستانه. مدافع توییتر متعصب آبجو کل نویسنده

تماس با ما