ما سلامت کل اقتصاد را با چند عدد بزرگ میسنجیم – نرخهای بهره که فدرال رزرو روز چهارشنبه آن را سه چهارم یک واحد افزایش داد. تولید ناخالص داخلی، که در روز پنجشنبه دریافتیم، برای دومین سه ماهه متوالی کاهش یافت. و بازار سهام که ماه هاست در حال جهش است. اما برای افرادی که به سمت بازنشستگی کار می کنند یا رویای آن را می بینند، مهم ترین عدد به خانه نزدیک تر است: پس انداز بازنشستگی آنها. و نوسانات اعداد تصویر بزرگ، البته، به برنامه های فردی مربوط می شود.
نیویورک تایمز از شما می خواست که بدانید این لحظه نامطمئن چگونه بر شما تأثیر می گذارد و چگونه پس انداز و سرمایه گذاری های دوران بازنشستگی خود را مدیریت کرده اید.
صدها نفر از شما در سراسر جهان به سوالات ما پاسخ داده اند.برخی از خوانندگان سؤالات خاصی داشتند، از جمله اینکه چه زمانی باید بیمه تامین اجتماعی دریافت کرد. اما دیگران، مانند این شش نفر، دید وسیع تری از شرایط شخصی خود و چگونگی تلاش برای یافتن آرامش ارائه کردند.
در زمانی که بسیاری احساس عدم ارتباط بین کلان و شخصی را دارند – آخرین نظرسنجی نشان داد که نگرانی عمومی رای دهندگان در مورد اقتصاد وجود دارد، حتی در شرایطی که برخی ثبات را در زندگی خود می بینند – تجربیات این خوانندگان نشان می دهد که راه های مختلفی برای مقابله وجود دارد.
“من این را فرصتی برای خرید ارزان تر می دانم”
تنها اکنون مایکل لوئیس توانسته است به ارزش حضور جان سی. بوگل، بنیانگذار Vanguard، به عنوان سخنران برای شروع دبیرستان خود پی ببرد. در آن زمان، توصیه های سرمایه گذاری تاثیرگذار بوگل برای آمریکایی های معمولی برای نوجوان آقای لوئیس که به عنوان مدیر تحقیقات بازاریابی در یک شرکت فناوری کار می کند، اهمیت چندانی نداشت. اما امروز به پیروی از پدربزرگ و مادرش، سرمایه گذار مشتاق پیشتاز است.
آقای لوئیس، 41 ساله، از برکلی، کالیفرنیا، گفت: “من واقعاً تا مدت ها پس از حادثه قدردان آن نبودم.”
او به اندازه بحران سال 2008 از بلاتکلیفی اخیر بازار اذیت نشده است. او اشتباهاتی را که آخرین باری که صندوق های سرمایه گذاری مشترک را با ضرر فروخت مرتکب شده به خاطر می آورد.
او گفت: “در اصل، چیزی که او به من گفت این بود که “فقط کاری نکن.” “
آقای لوئیس همچنین مراقب است که سرمایهگذاریهای بازنشستگی خود را خیلی دقیق زیر نظر نگیرد، فراتر از اینکه «بیش از حد بالا» به نظر برسد تا مطمئن شود که حسابها با عملکرد بازار مطابقت دارند و هیچ اتفاق تقلبی رخ نمیدهد.
وی با بیان اینکه صندوق های بازنشستگی او و همسرش عمدتاً در صندوق های شاخص سرمایه گذاری می کنند، گفت: فکر می کنم در نهایت افزایش پیدا کند.
آقای لوئیس انتظار دارد که دوران بازنشستگی او متفاوت از دوران بازنشستگی والدین و پدربزرگ و مادربزرگش باشد. او خود را در دهه هفتاد خود به عنوان مشاور می بیند. او گفت: “در مورد آن فکر کنید – شما به اوج دانش خود در یک حرفه رسیده اید و سپس متوقف می شوید.”
او به عنوان تک فرزند، مرتباً با مادرش درباره سرمایه گذاری صحبت می کند. او گفت: «من از شروع به داشتن سطح مشخصی از دانش مالی بهره بردم. “و داشتن کسی که سوال بپرسد و ایده ها را پاسخ دهد.”
من نمی خواهم قمار کنم
برای استیون شاو، بازنشستگی به معنای ترک کار نیست. در عوض، او معتقد است که بازنشستگی به او اجازه میدهد تا پروژههایی را که میخواهد روی آنها کار کند و تحقق مییابد، انتخاب کند.
آقای شاو، 54 ساله، گفت: «من میخواهم در جایی باشم که در مورد نوع کاری که انجام میدهم و با چه کسی کار میکنم، هیچ سازشی نداشته باشم. “و من به آن بسیار نزدیک هستم.”
اما آقای شاو که در مونیخ زندگی میکند و شرکت مشاوره بشردوستانه خود را اداره میکند، محاسبه کرده است که او و همسرش حداقل پساندازی را که باید برای حمایت از این طرح متحمل شوند، در نظر میگیرند. نوسانات اخیر در بازارها، آقای شاو را بر آن داشته است که موازنه ها را زیر نظر داشته باشد. او یک محاسبه هفتگی انجام می دهد تا پرتفوی را دوباره متعادل کند و اطمینان حاصل کند که حتی اگر سهام 50 درصد دیگر کاهش یابد، او و همسرش می توانند استاندارد زندگی فعلی خود را حفظ کنند. او این کار را اینگونه توصیف میکند که مطمئن میشوند هنوز «در فضای سبز» هستند – و اگر این کار را نکنند، هزینههای خود را کاهش خواهند داد.
او گفت: «زمانی که همهگیری شیوع پیدا کرد، در واقع، با قانون 50 درصد به نقطه شکست نزدیک میشدم. “به نظر خوب نبود.” در آن زمان پرتفوی او شامل 60 درصد سهام بود. زمانی که بازارها بهبود یافتند، آقای شاو مجدداً 50 درصد از سهام را تخصیص داد.
او گفت: «میدانم که پتانسیلهایی را در آنجا باقی میگذارم، اما ترجیح میدهم در سمت امن باشم. “من نمی خواهم قمار کنم.” (او گفت که در نهایت از حقوق بازنشستگی دولتی مقداری درآمد خواهد داشت، اما “خیلی زیاد نخواهد بود.”)
با تجربه کاری قبلی از جمله مشاوره و مشاوره فنی، آقای شاو گفت که با دانستن اینکه با حقوقی چاق و ناب زندگی می کند، مطمئن شده است – و او و همسرش می توانند در صورت لزوم آنها را دوباره تنظیم کنند.
او گفت: “من می دانم که حتی اگر ضربه مالی بدی بخورم، راه حلی برای دور زدن آن وجود خواهد داشت.”
من فقط بینی ام را می گیرم و کار می کنم.
دکتر ملیسا یوان اینس به جنبش موسوم به FIRE – استقلال مالی، بازنشستگی زودهنگام اعتقاد راسخ دارد. یک پزشک اورژانس در چهل سالگی که در خارج از اتاوا زندگی می کند، با ساعات طولانی کار کردن – یا صرف زمان کمتر، غیرقابل پیش بینی بودن را مدیریت می کند.
ساعات کاری او در بیمارستان در چند سال گذشته در نوسان بوده است، ترتیبی که به او کمک می کند مراقبت از دو فرزندش را که اکنون 16 و 11 ساله هستند، حفظ کند و حرفه دیگری به عنوان نویسنده فیلم های هیجانی پزشکی را توسعه دهد. رویکرد FIRE – که شامل حفظ عادات صرفه جویانه و آوردن پول نقد تا حد ممکن است – به این معنی است که او و همسرش، مهندس، می توانند سبک زندگی خود را حفظ کنند. در حال حاضر او 10 تا 20 ساعت در هفته در اورژانس کار می کند اما در صورت نیاز بیشتر کار می کند.
دکتر یوان اینس گفت: «من نیاز داشتم به خودم تکیه کنم. من فقط بینی ام را می گیرم و کار می کنم.
او گفت که دانستن اینکه می تواند کار بیشتری پیدا کند به او کمک می کند تا از بازار دور بماند.
او گفت: «من آنها را نادیده میگیرم. “اگر به پول بیشتری نیاز داشتیم، فقط پول بیشتری به دست میآوریم – ترجیح میدهم این کار را نکنم، بنابراین ناراحتکننده است، اما مطمئناً به اندازه افرادی که حداقل دستمزد دارند دشوار نیست.”
او اضافه کرد: “من احساس می کنم خیلی خوش شانس هستم – زیرا نشستن و نگاه کردن به کیف پول فقط با سر شما بازی می کند.” با این حال، دکتر یوان-انیس شاهد کاهش ارزش اوراق قرضه آنها بود و بعداً به فکر فروش آنها بود.
او مشتاقانه پیشینه خود را می پذیرد. دکتر یوان اینس گفت: “من اعتراف می کنم که این افتخار را دارم که پدر و مادر و پدربزرگ و مادربزرگی دارم که قبل از من بسیار سخت کار کردند.” بسیاری از انواع استقلال مالی به شما میگویند که کاملاً خودساخته هستند و از مزایایی که از امتیازات سفیدپوست، جنسیت، طبقه متوسط، تحصیلات، دولت یا فداکاریهای خویشاوندانشان به دست آوردهاند بیاطلاع هستند.»
او گفت: «خوشبختیم که پول کافی برای پوشش آنچه در حال رخ دادن است داریم.
خاطرات کوتاه
لزلی وستبروک، معتاد مادام العمر به اخبار، هنگامی که بهار امسال بازارهای سهام سقوط کرد و تنها چیزی که دید قرمز بود، از تلویزیون خارج بود.
او گفت که تماشای خزیدن روی صفحه نمایشش خسته کننده بود. خانم وستبروک، 69 ساله، از کارپینتریا، کالیفرنیا، گفت: “به نوعی احساس می کنم فشار خون شما دنبال شما می شود. آنچه در بازار سهام می گذرد – قرار است مدت زیادی منتظر بمانیم، اما خاطرات کوتاهی داریم. ، از جهاتی.”
مادربزرگ خانم وستبروک نقش زیادی در برانگیختن علاقه او به سرمایه گذاری داشت. مادربزرگ او به عنوان حسابدار در صنعت محصولات عمده فروشی در لس آنجلس کار می کرد و پول خود را سرمایه گذاری می کرد و خانواده اش را تشویق می کرد تا در مورد امور مالی خود درازمدت فکر کنند. سپس هدایای کریسمس مادربزرگ به لزلی کوچک بود: گواهی سهام در شرکت هایی مانند فورد موتور یا سیف وی. خانم وستبروک مدتها پیش این سهام دوران کودکی را فروخت، اما درس مالی ادامه داشت. او مشاوری دارد که حساب های بازنشستگی اش را مدیریت می کند، اما می گوید از معامله با IRA کوچکی که از یک دوستش به ارث برده لذت می برد.
او گفت: “من بازار سهام را مانند قمار قانونی می دانم.”
برای درآمد، خانم وستبروک به ترکیبی از تامین اجتماعی، درآمد حاصل از کار خود به عنوان یک سفرنامه نویس آزاد و یک رابط حراج متکی است. برای این کار، او از پیشینه ای در هنر و عتیقه جات استفاده کرد تا به مشتریان کمک کند تا اقلام ویژه را به خانه های حراج بزرگ ارسال کنند. شما بخشی از فروش را دریافت می کنید. او همچنین داوطلب می شود و به سازماندهی یک نقاشی دیواری به افتخار جامعه لاتین تبار در شهرش کمک می کند.
او گفت: “من یک بچهدار هستم، پس تو فکر میکنی چطور بازنشسته شوم؟ “و می دانید، اگر می دانستم کی قرار است بمیرم، خیلی بهتر می شد.”
ما هنوز بخشی از سود را داریم
استیو آدامز، 65 ساله، می خواهد ظرف چند سال از شرکت نرم افزاری خود در نزدیکی شارلوت، کارولینای شمالی بازنشسته شود و به همسرش جانت ویلسون، 70 ساله که قبلاً بازنشسته شده است بپیوندد. اما در میان نوسانات بازار سهام، شغل تمام وقت او به آنها فرصتی برای سرمایه گذاری می دهد.
آقای آدامز گفت: “بازار چند سالی است که به طرز مضحکی متورم شده است و فقط باید عقب نشینی کند تا بتواند خود را اصلاح کند.” “این یک فرصت خرید بسیار خوب است.”
این توانایی برای دیدن تصویر بزرگتر دشوار بود. آقای آدامز گفت که آنها در طول بحران مالی 2008 “کتک خوردند”، اما او آنها را وادار کرد تا با یک مشاور مالی شروع به کار کنند. او گفت که مشاور آنها را به سمت سهام سودآور هدایت کرد و در طول 14 سال گذشته آنها یک سبد سهام با سود سهام طراحی کردند که هزینه های زندگی آنها را هنگام بازنشستگی پوشش می دهد.
آقای آدامز گفت: «ما شاهد کاهش ارزش سهام بودهایم، اما هنوز بخشی از درآمد را داریم.
آنها همچنین قبل از بازنشستگی جانت و پرداخت وام مسکن خانه خود دو سال پیش برنامه ریزی کردند.
او گفت: «این عالی است، زیرا اگر همه چیز در یک سبد دستی به جهنم برود، یک شبکه ایمنی دارید – تا زمانی که بازار املاک و مستغلات قوی بماند، همیشه میتوانید یک وام مسکن معکوس یا چیز دیگری انجام دهید.
آقای آدامز همچنین با آگاهی از اینکه شرکتش در سلامت کامل است تشویق می شود. او گفت که تاکنون مانند سال 2008 کاهشی در درآمد آن نداشته است.
او گفت: “هدف این است که اگر بتوانم در سن 67 سالگی بازنشسته شوم، درآمد ماهانه بیش از اندازه کافی خواهیم داشت.” “من دستمزدهای بزرگی را از دست خواهم داد، اما این چیزی است که هست – منظورم این است که ممکن است چند سال دیگر بمیرم. ترجیح می دهم مدتی را صرف سفر کنم.”
“چقدر وقت برای من باقی مانده است؟”
کووید در سال 2020 زندگی کاری اروین شوئنفلد را زیر و رو کرد. او در مارس همان سال بیمار شد و سه نفر از نزدیکان او در بهار همان سال درگذشتند. این ضربه حدود یک سال پیش بر بازنشستگی او تأثیر گذاشت و سمت خود را به عنوان استاد روانشناسی در کالج سیتی و مرکز فارغ التحصیلان در دانشگاه سیتی نیویورک ترک کرد.
گفت: داشتم فکر می کردم چقدر وقت دارم؟ “و خیلی سخت بود – باید به شما بگویم، من هنوز در مورد بازنشستگی مردد هستم.”
پروفسور شوئنفلد، 74 ساله، از بروکلین، چندان به حرکت بازار اهمیت نمی دهد، زیرا او و همسرش خود را خوش شانس می دانند که از حقوق بازنشستگی او درآمد ثابتی دارند (اگرچه شامل افزایش هزینه های زندگی نمی شود). . اما او دلتنگ شغلی است که دوست داشت و همکاران و شاگردانی که از طریق باشگاه فیلم کلاسیکی که راه اندازی کرده بود لذت می برد. بنابراین او همچنان مشغول تحقیق و انتشار است. او که بومی نیویورکی بود شروع به نوشتن خاطرات درباره بزرگ شدن در پروژه خانه های گلن وود کرد.
بازارهای بی ثبات در ذهن او هستند، اما پس از تجربه بحران مالی، پروفسور شوئنفلد و همسرش تصمیم گرفتند حداقل دو سال از هزینه های زندگی خود را به صورت نقدی پس انداز کنند تا از رکود بازار عبور کنند. به عنوان پسر دو والدینی که در رکود بزرگ زندگی کردند، حفظ ثبات برای برنامه ریزی مالی او ضروری بود. پدرش کارمند پست و مادرش کارمند فروش پاره وقت در آبراهام و استراوس بود.
او گفت: «آنها متواضع بودند و من به کالج بروکلین رفتم چون رایگان بود، بنابراین می دانم زندگی طبقه متوسط پایین چگونه است.
پروفسور شوئنفلد به خوبی فشارهای مالی نیویورک را در اوایل دهه 1990 به یاد می آورد، زمانی که دولت بودجه دانشگاه او را کاهش داد و اساتید دائمی شغل خود را از دست دادند.
او گفت: “این واقعا ترسناک بود، زیرا بچه های من در مدرسه ابتدایی بودند.” میدانستم که جادههای پردستاندازی در پیش است و اجازه ندادم رونق بعدی در سالهای اوباما به من این توهم را بدهد که من از تفلون ساخته شدهام.»