کریستوفر مایر، دیپلمات فاسد که از سال 1997 تا 2003 به عنوان سفیر بریتانیا در واشنگتن خدمت کرد، اما بعداً استدلال کرد که دولت او اجازه داده است که از حمله آمریکا به عراق حمایت کند، در 27 ژوئیه در خانه تعطیلات خود در Megeve در کوه های آلپ فرانسه درگذشت. . او 78 سال داشت.
مرگ او، ظاهراً بر اثر سکته مغزی، توسط چندین مقام از جمله نخست وزیر بوریس جانسون تأیید شد.
به عنوان فرستاده بریتانیا از سال 1997 تا 2003، در دوران دولت های بیل کلینتون و جورج دبلیو بوش، آقای. مایر بی سر و صدا اصطلاح «روابط ویژه» را برای توصیف اتحاد بین بریتانیا و ایالات متحده ممنوع کرده بود، با این استدلال که واشنگتن به وضوح روابط خود با سایر کشورها – برای مثال اسرائیل – را بسیار حیاتی تر می دانست.
بریتانیا که از بسیاری از کشورهای اروپایی دیگر جدا شد، شریک اصلی دولت بوش در حمله به افغانستان پس از حملات تروریستی سال 2001 در نیویورک و واشنگتن شد و در حمایت از ادعاهای واشنگتن مبنی بر اینکه عراق سلاح های کشتار جمعی را به کار گرفته است.
آقای. با این حال، میر در آن زمان به طور خصوصی و بعداً در کتابی با نام «DC Confidential» (2005) به طور خصوصی اظهار داشت که بدون داشتن مدرک کافی مبنی بر داشتن این سلاحها توسط صدام حسین و عدم حمایت بیشتر از سوی سازمان ملل و برنامههای حکومتی. عراق زمانی که حسین سرنگون شد، نخست وزیر تونی بلر و آقای. بوش در آوریل 2002 در مزرعه پرزیدنت تگزاس در تگزاس به توافقی نابهنگام برای حمله به عراق دست یافته بود، که بعداً گفت که “در خون امضا شده است”.
“حکم تاریخ،” آقای. مایر نوشت: «به نظر میرسد که هم در مفهوم و هم در اجرا نقص نهایی داشته باشد.»
با این حال، او بعداً اذعان کرد که واشنگتن ممکن است بدون حمایت بریتانیا وارد جنگ شده باشد.
او که تنها عدهای را از سرزنش دریغ میکرد، با تحقیرآمیز درباره آقای دکتر نوشت. وزرای بلر جان پرسکات معاون نخستوزیر با برکناری فرستاده سابق بهعنوان یک «جوراب سرخپوش» واکنش نشان داد – اشارهای به تمایل او به جوراب بافیهای پر زرق و برق. (آقای مایر بیهیچوجه از راهنمای توییتر @sirsocks استفاده کرد که چند هفته پیش در رقابتهای رهبری حزب محافظهکار شرکت کرد.)
کریستوفر جان روم مایر در فوریه به دنیا آمد. 22، 1944، در بیکنسفیلد، باکینگهامشر. سیزده روز قبل از تولد، پدرش، رجینالد، ستوان پرواز نیروی هوایی سلطنتی، هنگامی که هواپیمای او در یک ماموریت بمباران بر فراز یونان سرنگون شد، جان باخت. او توسط مادرش حوا و مادربزرگش در برایتون بزرگ شد.
او در مدرسه شبانه روزی در کالج لنسینگ در غرب ساسکس تحصیل کرد، در پاریس تحصیل کرد و در رشته تاریخ از دانشگاه کمبریج فارغ التحصیل شد. سپس در مدرسه مطالعات بین المللی پیشرفته جانز هاپکینز در بولونیای ایتالیا تحصیل کرد.
در سال 1997 او با کاترین لیل ولکمن ازدواج کرد که یک کمپین بین المللی والدین و کودکان را با هم ربودند، اداره می کرد تا به والدین طلاق گرفته و جدا شده اجازه دسترسی به فرزندانشان را بدهد. او به همراه دو پسر، جیمز و ویلیام، از ازدواج او با فرانسوا هجز که به طلاق انجامید، زنده ماند. سه مرحله؛ و یک نوه
آقای. مایر در سال 1966 به وزارت امور خارجه پیوست. او در مسکو، مادرید، بروکسل و واشنگتن منصوب شد و یک سال را در هاروارد به عنوان همکار مدعو گذراند. در سال 1994 او سخنگوی مطبوعاتی جان میجر، نخست وزیر محافظه کار شد.
او در سال 1997 برای مدت کوتاهی به عنوان سفیر در آلمان خدمت کرد و در اواخر همان سال به واشنگتن منصوب شد. دوران تصدی وی به عنوان طولانی ترین سفیر بریتانیا پس از جنگ جهانی دوم در واشنگتن شامل آقای. استیضاح کلینتون، آقای. پیروزی جسورانه بوش در سال 2000، حملات تروریستی سپتامبر. 11، 2001، حمله به افغانستان و مقدمه جنگ در عراق.
او در سال 1998 شوالیه شد.
در خاطرات خود آقای مایر نوشت که جاناتان پاول، آقای. رئیس دفتر بلر به او دستور داده بود تا حد امکان به کاخ سفید نزدیک شود. او تا جایی که می توانست در دولت بوش به او نزدیک شد: او با کاندولیزا رایس، مشاور امنیت ملی، تنیس بازی می کرد. با دونالد اچ. رامسفلد، وزیر دفاع، قایقرانی در آبهای سفید رفت. و با همسایه همسایه خود، معاون رئیس جمهور دیک چنی، دوست شد.
پس از بازنشستگی در سال 2003، آقای. مایر به مدت شش سال به عنوان رئیس کمیسیون شکایات مطبوعاتی کشورش خدمت کرد، یک نهاد خودپلیسی که او به تقویت آن کمک کرد.
او بعداً کتابها و مقالاتی نوشت و مرتباً در توییتر پست میکرد، جایی که در سال 2020 از خود میپرسید که چرا نیویورک تایمز، به قول خودش، بیوقفه انگلیسیهراسی است. آیا این برگزیت است، جایی که روزنامه برای آرمان باقیمانده سلطنت طلب تر از پادشاه است؟ او درخواست کرد. آیا این تنفر از بوریس است که به طرز مضحکی فکر می کند یک مینی ترامپ است؟
او همچنین مجری اسناد تلویزیونی بود، از جمله سریال بیبیسی، «شبکههای قدرت» (2012)، که در آن به دنبال شناسایی ویژگیهایی بود که شهرهای قدرتمند جهانی و ساکنان تأثیرگذار آنها مشترک هستند.
“فکر کردم، این واقعا جالب است – چه چیزی باعث می شود که این شهرها تیک دار شوند؟ چه کسی آنها را تیک می زند؟» او در سال 2012 به گاردین گفت: «و من با فرضیهای شروع کردم، که فکر میکنم با فیلمبرداری کم و بیش توجیه شده است، و آن این بود: شاید آنها اشتراکات بیشتری با یکدیگر داشته باشند تا با کشورهای خودشان. پس از تماشای بمبئی، مسکو و رم، میتوانم بگویم که ویژگی مشترک آن درجه نگرانکننده از خویشاوندگرایی است.»
او افزود، مسئله واقعی این بود که “طبیعت شما این است که اطراف خود را با افرادی احاطه کنید که فکر می کنید منافع شما را ارتقا می دهند، با آنها سازگاری اساسی دارید و با آنها ارتباط برقرار می کنید.”