وادیم میگوید که ماه گذشته پس از اینکه ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، یک پیشنویس نظامی برای اعزام صدها هزار سرباز برای جنگیدن در اوکراین اعلام کرد، افسرده شد.
مهندس 28 ساله می گوید: «ساکت بودم. من عصبانی و ترسیده بودم.»
زمانی که تهاجم روسیه به اوکراین در فوریه آغاز شد، وادیم گفت که برای اعتراض به خیابانهای مسکو آمد – اما دستور پوتین در 21 سپتامبر برای استخدام حداقل 300000 مرد برای جنگ، نقطهای بیبازگشت به نظر میرسید.
وادیم می گوید: «ما این جنگ را نمی خواهیم. ما نمیتوانیم چیزی را در کشورمان تغییر دهیم، حتی اگر تلاش کردیم.»
او تصمیم گرفت که تنها یک گزینه باقی مانده است. چند روز پس از درخواست سربازی پوتین، او با گریه از مادربزرگش خداحافظی کرد و خانه اش در مسکو را ترک کرد – شاید برای همیشه.
وادیم و دوستش الکسی در اسرع وقت به مرز روسیه با جمهوری شوروی سابق قزاقستان رفتند و برای عبور از آنجا سه روز در صف منتظر ماندند.
الکسی می گوید: «ما از روسیه فرار کردیم زیرا می خواهیم زندگی کنیم. ما می ترسیم که به اوکراین اعزام شویم».
هر دو مرد برای محافظت از عزیزانی که در روسیه رها شده بودند، خواستند نامشان فاش نشود.
هفته گذشته، در آلماتی، پایتخت تجاری قزاقستان، آنها بیش از 150 روس را که اخیراً به خارج از مرکز ثبت نام دولتی آمده بودند – به عنوان بخشی از مهاجرت دسته جمعی فراریان از خدمت سربازی به صف کردند.
با پای خود رای دهید: به گفته دولت قزاقستان، پس از اعلام سربازی اجباری توسط پوتین، بیش از 200000 روس به قزاقستان سرازیر شدند.
و دیدن تازه واردان روسی در ایستگاه اصلی راه آهن آلماتی دشوار نیست. به نظر میرسد هر ساعت، جوانان اسلاوی با کولهپشتی از قطار پیاده میشوند و کمی گیج و مبهوت به نظر میرسند و تلفنهای خود را برای راهنمایی راهنمایی میکنند.
آنها از شهرهای سراسر روسیه وارد شدند: یاروسلاول، تولیاتی، سن پترزبورگ، کازان. وقتی از آنها پرسیده شد که چرا آنها را ترک می کنند، همه آنها یک چیز گفتند: بسته بندی.
این چیزی نیست که من بخواهم در آن شرکت کنم. او با همسرش ایرینا روی یک نیمکت بیرون ایستگاه قطار نشست. این زوج با گرفتن یک کوله پشتی و ملحفه های خواب، گفتند که امیدوارند به ترکیه سفر کنند و امیدوارند برای ویزای شینگن به اروپا درخواست دهند.
داستان کامل را بخوانید: