[ad_1]
جمران: مربی کوهنوردی با بیان اینکه در حوادث کوهستان باید نگهبانی وجود داشته باشد، معتقد است: برای نجات ناپدیدشدگان اخیر در مناطق کوهستانی شمال استان تهران کار زیادی انجام نشده است.
حسین شهلایی کارشناس و مربی کوهنوردی در خصوص حوادث اخیر و جان باختن 12 کوهنورد اظهار داشت: خیر، مشکل ما این است که هلال احمر از این موضوع راضی است که از زمان وقوع این حادثه در منطقه بوده ایم و متاسفانه جابه جا شده ایم. اجساد پایین، نه مردم زنده، این گفتگوها آنقدر غرور آفرین است نه اینکه سخت نیست، اما وقتی سازمانی برای نجات فراخوانده می شود، اجساد را نباید بعد از حادثه پیدا کرد، انتظار می رود مردم به سلامت و امنیت پایین آورده شوند.
وی افزود: متأسفانه هلال احمر در خصوص رژیم بهمن که دکتر فاطمی نه تنها در روز اول بلکه در روز دوم جان خود را از دست داد، اقدام قابل قبولی انجام نداده است. من خودم شنبه رفتم اونجا یک ماشین هلال احمر با راننده بود و یک نفر بالا بود. وقتی از کوهنوردان پرسیدم گفتند که آن شخص به جاده رسیده است. در وقایعی که در روز جمعه رخ داد، چه در کلکته که در آن هشت نفر کشته شدند. بهمن اهر و دارآباد، هلال احمر در هیچ کدام کار خود را به درستی انجام نداده است، البته منظور من سویامسواک دال نیست، بلکه سازمان است.
شهلایی با انتقاد از اینکه عملیات امداد و نجات به درستی انجام نمی شود، گفت: دوران طلایی داریم به عنوان مثال وقتی خانه ها در آتش می سوزند، آتش نشانی باید به موقع باشد تا تلفات کاهش یابد. حال فرض می کنیم که فردی در کوه گم شده است و می دانیم کجاست. نکته اینجاست که هیچ کوهنوردی از سر راه خارج نشد و شکست خورد، اما تحت هیچ شرایطی به آن افراد نرسید.
مشکل دوم این است که اتفاقی که بین ساعت 16 تا 17 روز جمعه برای کوهنوردان افتاد البته یک سری غافلگیری بود. تا غروب روز جمعه، تیم امداد محلی توانسته بود افراد را پیدا کند. روز شنبه جسدی در کمتر از یک کیلومتری پناهگاه کلکچال پیدا شد، فاجعه. چرا در غروب خورشید نجات را متوقف کنید؟ آیا جان انسان ارزشش را ندارد؟
این مربی کوهنوردی با بیان اینکه در اعزام نیروهای کمکی برای یافتن مفقودین سهل انگاری شده است، گفت: وقتی این نکته را مطرح می کنم می گویند چرا خودت نرفتی؟ اولاً این وظیفه انسانی من است، اما وظیفه من نیست. آتش نشانی باید یک تیم حدود 50 نفره را با حقوق مناسب و امکانات کامل در ارتفاعی از شمال تهران بگذارد تا هلیکوپتری که نمی تواند برود پیاده برود.
در منطقه کلکال امکان بازدید از سایت سپاه با خودرو وجود دارد و در روز دوم حادثه هلال احمر از آنجا شروع به فعالیت کرد. این همان جاده ای است که مردم را به ایستگاه 3 می برد و از آنجا حداکثر یک ساعت و نیم طول می کشد تا به اولین فرد گمشده برسیم. اشتباه است، اینطور نیست؟ فاصله از آنجا تا قله حدود سه ساعت است که به این معنی است که مردم می توانند ساعت 21 به قله کلکچال برسند. نمی توان گفت که همه کوهنوردان در شب مرده اند. داوطلبان شب قبل کاری انجام دادند و یکی را پایین آوردند که بعداً مرد.
حسین خطاب به هلال احمر غیرمسئول علیرغم بودجه، گفت: من کار داوطلبان را زیر سوال نمی برم از دانش آنها تشکر می کنم. من اسم خودم را هلال احمر می گذارم که سالانه میلیاردها دلار دریافت می کند و البته نمی دانم چقدر به ارتفاعات شمال تهران اختصاص می یابد. چرا تیم نیست؟ به امدادگران ماهانه 30 30 تا 100 پوند بدهید تا به عنوان ایستگاه آتش نشانی آماده باشند تا اگر اتفاقی افتاد به موقع به آنجا برسند. برخی از دوستان فکر می کنند که اگر نیازی به صحبت ندارم، می خواهم خودم را با این کلمات مطرح کنم. من مربی هستم و به مدت 4 سال دبیر کمیته تحقیقات فدراسیون کوهنوردی بودم. این اقدام وظیفه فدراسیون نیست زیرا بودجه خود را ندارد.
این کارشناس کوهنوردی با بیان اینکه امانت داری در این گونه موارد بسیار مهم است، گفت: باید امانت دار بود؛ اما در این زمینه باید اعتماد کرد. اکنون نام او باید نجات یا هر اندام دیگری باشد. اما برای هر حادثه ای که زودتر اتفاق می افتد آماده باشید. حرف من این است که کار کمی انجام شده است. به یقین می توانم بگویم که اگر تیم در آن طوفان جمعه آماده بود، می توانست ناجی باشد. اگر می دانستم و صبح کار نمی کردم، همان جمعه به محل حادثه می رفتم.
شهلایی در ادامه اظهار نظر خود گفت: تا زمانی که نیروها داوطلب باشند هلال احمر از او و ژستش عکس می گیرد و در نهایت می گوید ما این کار را کردیم. نمیگم عکس نگیرید ولی بوق نزنید چون واقعا شرم آوره. برخی از امدادگران نمی دانند چگونه شب ها راحت بخوابند! شوخی نیست، 8 نفر در کوه مفقود شده بودند و گروه نجات صبح روز بعد پس از حادثه رفتند. می خواهم با چند نفر از بچه هایی که با تیم امداد هلال احمر رفته بودند صحبت کنم. بندگان خدا هم مثل سپاه رفتند آنجا. یک ماشین با راننده بی اطلاع به آنها دادند و گفتند این ماشین هر لحظه ممکن است ما را بکشد.
وی در پایان سخنان خود گفت: کوهنوردان گرفتار شده هر دقیقه منتظر یک منجی بودند. کافی است خود را جای آنها بگذارید. ما مسئول را فرزند خودمان می دانیم، آیا دوباره این کار را کرد؟ از سوی دیگر هلال احمر سگ جست و جو دارد و این مهم است. بهمن در مورد دارآباد هیچ کاری نکرد. تاریخچه ای در دنیا وجود دارد که حتی پس از سه چهار ساعت ریزش بهمن، فردی را در دام پیدا می کنند. گاهی قبول دارم که از اولین لحظه سقوط بهمن فرد وارد دستگاه تنفسی و گوارشی می شود، اما من که مسئول هستم نمی توانم بگویم که بهمن اتفاق افتاده است، آنها توانایی نفس کشیدن خود را از دست داده اند و جان خود را از دست داده اند، بنابراین من این کار را انجام می دهم. . هیچ چیزی.
ما افراد مسئولی هستیم که با آنها صحبت می کنیم و نمی خواهیم جان نجات دهندگانمان در خطر باشد. با اطمینان می توانم بگویم که امکان استراحت یک شبه وجود داشت. این وظیفه امدادگر است و وظیفه او رسیدن به موقع به آنجاست. در صورت بروز سانحه با هلیکوپتر یا سایر تجهیزات مناسب، باید یک کارشناس در ارتفاعات شمال تهران حضور داشته باشد تا بلافاصله به محل حادثه برسد.
[ad_2]