نظر | در مورد سانسور چینی اشتباه کردم

یکی از مهمترین سوالاتی که از زمانی که در سال 1995 ستون نویس شدم با آن روبرو بوده ام این است که آیا چین، کی و چگونه اکوسیستم اطلاعاتی خود را برای جریان آزادتر اخبار بدون سانسور – از منابع چینی و خارجی – باز می کند یا خیر. اعتراف می کنم که خیلی خوشبین بودم. من به گناه اعتراف کردم.

اما من هنوز مطمئن نیستم که آیا من مقصر هستم (1) فقط خوش بینی زودهنگام در مورد چیزی ضروری و اجتناب ناپذیر – اگر چین به دنبال توسعه یک اقتصاد با فناوری پیشرفته است. گناهکار (ii) ساده لوحی کامل در مورد چیزی که با توجه به ساختار سیاسی استبدادی چین بسیار غیرممکن است. یا مقصر (3) خواستن چیزی برای چین که ضروری است اما غیرممکن است.

من هنوز امیدوارم 1 باشد. می ترسم 2 باشد. و اگر 3 باشد ناامید هستم.

برای حل این مشکل، بیایید به ویدیو برویم.

در سفرهایم به چین در دهه 1990 و اوایل دهه 2000، متوجه شدم که مطبوعات تجاری در آنجا چقدر آزادتر به نظر می رسد در مقایسه با مطبوعات سیاسی – برداشتی که از مقالات ترجمه شده ای که خواندم و مصاحبه هایی که با رسانه های تجاری چین انجام دادم ایجاد کردم. این تصور من نبود: در آن زمان، برخی از جالب‌ترین و ظریف‌ترین نکات درباره سیاست در چین برای اولین بار در مطبوعات تجاری چین یا روزنامه‌های مناطقی که برای همکاری با جهان بازتر بودند، ظاهر شد.

برای مثال، یکی از صراحتاترین روزنامه های اوایل دهه 2000، روزنامه ساترن ویکلی مستقر در گوانگژو بود، که همانطور که فارین پالیسی اشاره کرد، «اغلب دیدگاه های غالباً نادیده گرفته شده گروه های محروم، مانند مهاجران، معترضان، و ارائه دهندگان خدمات را هدایت می کند. طومارهای دولتی» و «مخاطبان وسیعی از خوانندگان را به خود جلب کرد که شامل مقامات دولتی و عموم مردم بود».

من امیدوار بودم که با ادغام بیشتر چین در اقتصاد جهانی، مطبوعات تجاری به عنوان گوه باریکی عمل کنند که رسانه ها را به طور کلی باز می کند، زیرا سرمایه گذاران و نوآوران برای رشد و رقابت در سطح جهانی به اخبار دقیق نیاز داشتند، نه تبلیغات – و نسل بعدی مبتکران و مهندسان وارد نمی‌شوند. چینی‌ها هرگز بدون دسترسی به جریان نسبتاً آزاد اطلاعات به پتانسیل کامل خود نمی‌رسند.

بنابراین من در کتاب سال 1999 خود با نام “لکسوس و درخت زیتون” چنان گستاخانه نوشتم که “چین مطبوعات آزاد خواهد داشت… اوه، رهبران چین هنوز آن را نمی دانند، اما آنها مستقیماً در این زمینه تحت فشار قرار می گیرند. جهت.”

بهترین چیزی که امروز می توانم در مورد این اظهار نظر بگویم این است که امیدوارم زودرس باشد!

من همچنین در ستون تایمز خود در 21 نوامبر 2009 نوشتم، “توصیه هایی از مادربزرگ”، که اگر پکن از اجازه دادن به سطح مناسبی از جریان آزاد اطلاعات در اینترنت و در گفتمان عمومی امتناع ورزد – اگر دلیل دیگری جز پیشبرد کارآفرینی نداشته باشد. و نوآوری – چین قادر نخواهد بود پویایی اقتصاد آمریکا در قرن بیست و یکم.

همانطور که گفتم: “به یاد داشته باشید که مادربزرگ می گفت: هرگز یک قرن را به کشوری که گوگل را سانسور می کند تسلیم نکنید.”

من همچنین در این مورد در ستون تایمز خود در 13 دسامبر 2006 نوشتم که در آن استدلال کردم: “متأسفم، اما من هنوز آماده نیستم قرن بیست و یکم را به چین واگذار کنم.” مطمئناً چین تلاش چشمگیری برای پایان دادن به بی سوادی انجام داده است که در نتیجه تعداد فارغ التحصیلان جدید دبیرستان و دانشگاه افزایش یافته است. اما من همچنان فکر می کنم که تولید فرهنگ نوآوری در کشوری که گوگل را سانسور می کند بسیار دشوار است. برای من، یک پروکسی برای محدود کردن توانایی افراد برای خیال پردازی و تجربه هر چیزی است که می خواهند.”

برای سال‌های متمادی، به نظر می‌رسید که چین به آرامی در مسیری قابل پیش‌بینی حرکت می‌کند. اکنون باورش سخت است، اما در دهه 1990 و اوایل دهه 2000، می توانستم آزادانه در دانشگاه های چین سخنرانی کنم، در یک کتابفروشی در پکن و شانگهای سخنرانی کنم، و حتی با یک مینی بوس در اطراف استان جیلین سفر کنم تا از انتخابات روستاها گزارش بدهم. با دولت کم نظارت، نه از نظارت.

در واقع، بخش اطلاعات در چین امروز نسبت به 32 سال پیش که بازدید آغاز شد بسیار بازتر است. الان هم مشکل اینجاست خیلی بسته تر از 10 سال پیش بود.

از زمانی که شی جین پینگ رئیس حزب کمونیست چین در سال 2012 و سپس رئیس جمهور در سال 2013 شد، یک تغییر آشکار وجود داشته است. کافی است به ساترن ویکلی نگاه کنید. صدای صلیبی او در سال 2013، چند ماه پس از اینکه شی به عنوان دبیرکل حزب کمونیست به دست گرفت، توسط سانسورگران دولتی و محافظان تبلیغاتی درهم شکست.

من فکر می کنم چین برای از دست دادن این نوع روزنامه نگاری صادقانه هزینه فزاینده ای خواهد پرداخت – هم از نظر توانایی در افشای مشکلات پنهان و هم از نظر آزادی برای نوآوری و به چالش کشیدن شرکت های موجود در بازار با ایده های جدید. در دنیایی که سرعت تغییر در آن شتاب می‌گیرد، توانایی دیدن اینکه جهان به کجا می‌رود و انطباق سریع و صحیح مسیر حیاتی است. شی غیر از این اعتقاد دارد. او نه تنها تمام رسانه های چینی را تحت فشار قرار داده است، بلکه در عین حال، نوآوران فناوری و حتی تحلیلگران تجاری را نیز سرکوب کرده است.

جک ما، یکی از بنیان‌گذاران میلیاردر علی‌بابا، از زمان انتقاد از تنظیم‌کننده‌های مالی دولتی در اکتبر 2020، تقریباً شنیده‌ایم. در حالی که این تنظیم‌کننده‌ها ممکن است نگرانی‌های موجهی در مورد سیستم بانکداری سایه علی‌بابا داشته باشند، ما – که شبیه استیو جابز در چین است – تقریباً ناپدید شد بر کل بخش فناوری سایه انداخت.

هیچ رهبر خطاناپذیر نیست، و این واقعیت که مطبوعات چین مجبور شده اند با شی این گونه رفتار کنند، به این معنی است که در داخل کشور غیرممکن بوده است که درخواست پاسخ دقیق تری از چین به همه گیری کووید – به جای استراتژی شی برای تکیه صرفاً به چین ضعیف باشد. واکسن ها. و قرنطینه و قرنطینه گسترده، که تا زمانی که شکست خوردند کارساز بود.

اگر چین یک سیستم خبری آزادتر داشت – در رسانه ها و شبکه های اجتماعی – که در آن کارشناسان بهداشت می توانستند یک بحث عمومی پر جنب و جوش در مورد استراتژی های جایگزین داشته باشند یا جمعیتی که برای هفته ها محبوس شده بودند می توانستند از سر راه خارج شوند، چین ممکن بود در آن حضور نداشته باشد. اکنون مشکل است، زیرا ده‌ها میلیون شهروند مجبور به قرنطینه در داخل و خارج شده‌اند و ایمان خود را به تبلیغات رسمی دولت راضی خود از دست می‌دهند.

رئیس بخش تحقیقات بانک بین المللی ارتباطات چین، هونگ هائو، که سه میلیون دنبال کننده در Weibo داشت، در توییتر به چین پاسخ داد، حساب کاربری او به دلیل «نظرات اقتصادی منفی در مورد تأثیرات قرنطینه مداوم شانگهای، از جمله نظر در توییتر، به حالت تعلیق درآمد. واشنگتن پست از شنژن گزارش داد: «شانگهای: حرکت صفر، تولید ناخالص داخلی صفر».

شی و حزب کمونیست چین بر این باور خود تاکید می کنند که مطبوعات آزاد به معنای غربی پیش نیازی برای ادغام موثر با اقتصاد جهانی یا کنترل پیشرفته ترین صنایع قرن بیست و یکم نیست.

وقتی به این نگاه می‌کنید که چگونه طی چهار دهه چین از یک کشور فقیر به کشوری با درآمد متوسط ​​با زیرساخت‌های شگفت‌انگیز تبدیل شده است، باید بگویید که شی دیوانه نیست که آن را باور کند. (و وقتی به نحوه تقسیم رسانه های اجتماعی در جوامع غربی و تقویت دروغ و دروغ نگاه می کنید، باید بپرسید که آیا چین چیزی را از دست داده و چیزی را از کنترل های سخت تر خود به دست آورده است).

اما وقتی به این فکر می‌کنید که چین نه‌تنها چه مقدار فناوری اختراع کرد، بلکه مجبور شد از غرب بدزدد، زیرا آنها نمی‌توانستند آن را اختراع کنند – و به تلاش برای سرقت ادامه می‌دهند – دیوانه خواهید شد اگر بگویید شی یک شرط مطمئن است.

و وقتی به این فکر می‌کنید که چگونه پیشرفته‌ترین فناوری‌های قرن بیست و یکم، مانند واکسن‌ها، نرم‌افزارها، ریزتراشه‌ها، روباتیک، رایانه‌ها و اکتشافات زیست‌پزشکی، برای نام بردن از چند مورد، اغلب محصول همکاری جهانی هستند، زیرا هیچ کشوری از همه استعدادها برخوردار نیست. و همه به شرکای قابل اعتماد نیاز دارند. با آنها، لازم نیست نگران باشید که شی اشتباه بزرگی انجام می دهد.

فقط یک مثال کوچک: پیشرفته ترین کارخانه ریخته گری ریزتراشه جهان، TSMC، چینی است، اما چینی کمونیست نیست. چینی تایوانی است. تایوان کوچک هنوز هم می تواند ریزتراشه های بهتری نسبت به سرزمین اصلی غول پیکر بسازد – تا حد زیادی. چطور ممکن است این اتفاق بیفتد؟ دلیل آن این است که تمام شرکت‌های بزرگ فناوری جهان، از اپل گرفته تا کوالکام، به TSMC اعتماد دارند تا تراشه‌هایشان را بسازد و فناوری آن‌ها را نبرد.

اعتماد محصول جانبی حقیقت است و حقیقت محصول یک مطبوعات آزاد و مستقل است – نه در همه جا و همیشه، بلکه بیشتر اوقات.

بنابراین، به همه این دلایل، در حالی که من به خوش بینی اولیه در مورد توسعه اکوسیستم اطلاعات بازتر توسط چین اعتراف می کنم، از دادگاه خواهم پرسید. حکم تعلیق شد بیایید همه منتظر بمانیم و ببینیم که در دهه آینده چگونه بازی می کند.

روزنامه تایمز متعهد به انتشار است انواع حروف به سردبیر ما دوست داریم نظر شما را در مورد این یا هر یک از مقالات ما بشنویم. در اینجا برخی از نکات. ایمیل ما اینجاست: [email protected].

بخش نظرات نیویورک تایمز را دنبال کنید فیس بوکو توییتر (@NYTopinion) و اینستاگرام.

Elyse Blake

کاوشگر هیپستر پسند. گورو بیکن دوستانه. زامبی متعصب حرفه ای. نویسنده.

تماس با ما