زندگی با یک ورزشکار حرفه ای به خصوص فوتبالیست ها شاید از نظر مالی و رفاهی چیز خوبی باشد اما سختی های خاص خودش را هم دارد و شاید همه نتوانند این سختی ها را تحمل کنند. حضور در کمپ ها و بازی های مختلف، سفر زیاد، دوری از خانواده و مشکلاتی مانند مصدومیت زندگی با یک فوتبالیست حرفه ای را سخت می کند. فوتبالیست ها همیشه مورد توجه رسانه ها قرار می گیرند و ما در طول روز مصاحبه های زیادی با آنها می بینیم، اما همسر یک فوتبالیست چندان مورد توجه قرار نمی گیرد. حالا و در اقدامی متفاوت به سراغ همسر یکی از ستاره های فعلی تیم ملی یعنی علیرضا بیرانوند رفتیم. همسر علیرضا پسر عموی او، دروازه بان تیم اول پرسپولیس و تیم ملی است که ازدواج خانوادگی دارد. درباره سختی های زندگی با یک فوتبالیست، بازگشت علیرضا به فوتبال ایران و دیگر مسائل خواندنی با همسر پیرانوند گفت وگویی انجام داده ایم:
خانم بیرانوند به عنوان اولین سوال می خواهم بپرسم زندگی با فوتبالیست حرفه ای مثل علی رضا چگونه است؟
خب در کل خوبه ولی البته هر کاری سختی های خودش رو داره. اینکه علیرضا یک فوتبالیست حرفه ای است و برای تیم ملی بازی می کند مایه افتخار من و فرزندانم است اما قسمت سخت ماجرا به دور بودن از علیرضا برمی گردد. خیلی وقت ها نمی توانیم آن طور که باید کنار او باشیم و علی رضا به خاطر مسابقات و اردوها مجبور است از ما دور باشد. این دوری و دلتنگی آزاردهنده است اما شرایط کار همسرم اینطور است و مجبور شدم با آن کنار بیایم.
خب علیرضا خیلی آدم معروفی تو ایرانه، البته هرجا باهاش بری با طرفدارای زیادی روبرو میشی و درخواست های مختلفی مثل عکس گرفتن، امضا و … دارن. چگونه با این موضوع کنار می آیید؟
در واقع شروع ازدواجمان برای من کمی سخت بود. با اینکه علی رضا در آن زمان در تیم نفت بود، خدا را شکر اما از همان زمان مردم خیلی به علی رضا لطف داشتند و علاقه داشتند. حقیقت این است که گاهی اوقات ناراحت می شدم، اما کم کم یاد گرفتم که با آن کنار بیایم. برای من احساس خوبی است که همسر آدام اینقدر محبوب است و در واقع می بینم که مصیبت من غیر قابل توجیه بوده است. الان نزدیک به ده سال می گذرد و من احساس خستگی نمی کنم و دوست دارم با مردم و هوادارانش وقت بگذرانم و احساسات آنها را شاد کنم. شاید باورتان نشود، اما حالا گاهی در جاهای شلوغ که ممکن است یکی برای گرفتن عکس یا امضا توقف کند، به علی رضا بگویید مرد یا زن گم شده است و بروید با او عکس بگیرید. به نظر من مهربانی و محبتی که مردم نسبت به علی رضا دارند را نمی توان با هیچ مقایسه کرد و من حس خوبی نسبت به آن دارم.
علی رضا اغلب از شما و بچه ها دور است. مثلاً او یک سال بدون شما در پرتغال زندگی کرد. چگونه با این مشکل کنار آمدید و چگونه پیش رفت؟ این در حالی است که می دانم علی رضا به شما و به خصوص پارانا (دختر علی رضا) وابستگی شدیدی دارد. و یک شب از دلتنگی اش ناراحت و عصبی بود.
همه این حرف هایی که زدی درسته و واقعا دوری از علی رضا برامون سخته. اما هر حرفه و شغلی سختی خاص خودش را دارد و خدا را شکر می کنم که توانستم زن مستقلی باشم و با این مشکل کنار بیایم. با این حال، برای کودکان دشوارتر است و آنها اغلب احساس غربت می کنند. آنها باید با باباشان وقت بگذرانند و من واقعاً گاهی اوقات نمی توانم نبود علیرضا را جبران کنم. با این حال همیشه به خودم گفته ام که بعد از هر سختی، آسودگی در راه است و این انگیزه ای شده است تا شرایط را به خوبی برای من و فرزندانمان سازماندهی و مدیریت کنیم.
علیرضا پس از دو سال به ایران بازگشت تا برای پرسپولیس بازی کند. با بازگشت او به ایران موافقت کردید؟
راستش من اولین کاتالیزور رفتن علی رضا بودم. با اینکه به شدت با ایران ارتباط داشتم، اما چون علیرضا بازیکن حرفه ای بود و کارش را دوست داشت، دوست داشتم بازی در اروپا را تجربه کند و این به پیشرفتش کمک کند. در مورد بازگشتش هم باید بگویم شرایط باعث شد به ایران برگردد و ما از تصمیم علی رضا حمایت می کنیم. الان خیلی خوشحالیم که علیرضا را در کنار خود داریم. پرسپولیس تیم مورد علاقه ما و علیرضا است و خوشحالیم که علیرضا به تیم محبوبش بازگشته است. با این حال امیدوارم شرایط به گونه ای باشد که او بتواند سرباز شود و در یکی از بهترین تیم های دنیا بازی کند.
بازی علیرضا را یک بار در ورزشگاه آزادی و بازی تیم ملی با کامبوج را از نزدیک تماشا کردم. در آن مسابقه علی پنالتی گرفت و بعد از بازی در مصاحبه ای که با هم داشتیم گفت اگر پنالتی را نمی زدم جلوی تو و بچه ها می باختم. از تجربه حضور در زمین و لحظه گلزنی علیرضا برایمان بگویید، دوست دارید دوباره تجربه حضور در زمین را تجربه کنید؟
کاملا درسته علی رضا ناراحت می شود چون من در زمین هستم و او گل زد. در واقع او بیشتر از سرمربی از من می ترسد. (می خندد) به ورزشگاه خارج از ایران رفتم و بازی علیرضا را تماشا کردم. اما لذتی که در میان مردم ایران و کشور شما وجود دارد در هیچ کجای دنیا یافت نمی شود. به طور کلی، آن بازی برای من و بچه هایمان یک تجربه عالی بود و ما بسیار لذت بردیم. به خصوص که تیم ملی با گل های زیادی پیروز شد و علی ردا یک ضربه پنالتی گرفت و دروازه خود را بسته نگه داشت. امیدوارم روزی برسد که همه بانوان کشورم در کنار هم از تیم ملی و حتی تیم محبوب باشگاهی حمایت کنند و مسابقات را در ورزشگاه تماشا کنند.
روزهای خوب و بد در زندگی ورزشی علیرضا بود. وقتی تیمی می بازد یا مصدومیتی پیش می آید، طبیعتا سخت است و علی رضا ناراحت می شود. به عنوان همسر علی رضا چگونه او را تشویق می کنید؟
مصدومیت واقعا سخت است و من و علی رضا هرگز چنین سختی هایی را برای کسی آرزو نمی کنیم و همیشه برای همه بازیکنان ایرانی و حتی بازیکنان خارجی آرزوی سلامتی داریم. علی رضا وقتی مجروح می شود ناراحت و متشنج می شود. همیشه سعی می کردم به او دلداری بدهم و طوری رفتار کنم که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است. سعی کردم او را تشویق کنم تا از شرایط سخت عبور کند. الحمدلله او همیشه با توکل به خدا و اراده قوی روزهای سختی را پشت سر گذاشته و به اوج بخشش خود بازگشته است.
یک بار علی رضا به من گفت که عاشق غذای لری به نام زیربرنجی است که شما درست می کنید. مسلما مهارت های آشپزی شما خوب است و علی از این موضوع بسیار راضی است.
علی رضا عاشق غذاهای ایرانی به خصوص غذاهای محلی ماست و من هم در درست کردن این غذاها مهارت کمی دارم و این را مدیون مادرم هستم، خدا ببخشد. البته این را هم بگویم که گاهی اوقات غذایی که درست می کنم خوب نیست و حتی خودم از خوردن آن امتناع می کنم. با این حال علی رضا همیشه از من تعریف می کند و با خوردن آن غذاها به من انرژی می دهد.
فکر می کنی علیرضا چند سالش می تواند فوتبال بازی کند؟
با توجه به علاقه علی رضا به بازی، فکر می کنم اگر به او اجازه بازی می دادند تا پنجاه سالگی بازی می کرد. من هم چون می دانم او با جان و دل در زمین فوتبال و در هر تیمی که باشد بازی می کند، دوست دارم تا زمانی که می خواهد به فوتبال ادامه دهد.
دوست داری علی رضا بعد از پایان دوران فوتبالش وارد تمرین شود؟
بله، من قطعا آن را دوست دارم. علی رضا عاشق فوتبال است و از آن جدا نمی شود. به نظر من با توجه به علاقه و توانایی ذهنی بالایی که داشت می توانست مربی بزرگی شود.
می خواهم بدانم در بازی های علی چه عکس العملی از شما و بچه ها دارید و معمولاً چه کار می کنید؟
طبیعی است که ما خیلی خسته هستیم. شب قبل از بازی زیاد با علی رضا صحبت نمی کنم، چون می ترسم فشارم را به او منتقل کنم. با این حال باید بازی را ببینم. مادر علی رضا بر خلاف من اصلا بازی های پسرش را نمی بیند و می گوید خیلی تحت فشار هستم. در بازی های علی رضا سعی می کنم بیشتر دعا کنم تا همسرم اولاً سالم از زمین خارج شود و ثانیاً نتیجه مسابقه به نفع تیم علی ردا باشد.
چه چیزی علی رضا را بیشتر عصبانی می کند؟
خب بستگی به شرایط داره ولی راستش علی رضا اخلاق خیلی خوبی داره که خیلی مهمه. با این حال یک موضوع وجود دارد که علیرضا را بسیار عصبی می کند و آن انتقاد من است. وقتی علی رضا در مسابقه اشتباه می کند یا چیزی را می بینم که به نظرم درست نیست، آن را به او منتقل می کنم. کافی است در مورد تقصیر او چیزی بگویم و او فوراً عصبانی می شود و من حتی نمی دانم چرا. اگر کس دیگری از او انتقاد کرد، چیزی نگفت و رفت. اما اگر بگویید خیلی عصبانی می شود. با این حال وظیفه خودم می دانم چند نکته را بگویم و کارم را انجام دهم.
علی رضا به من گفت 4 بار به شما پیشنهاد داده و با 3 بار شنیدن پاسخ منفی توانسته رضایت شما را جلب کند. آیا این موضوع درست است؟
(می خندد) بله، همین طور است. خوب من و علی رضایت همدیگر را دوست داشتیم، اما هر پدر و مادری آرزوی خوشبختی برای فرزندانشان دارد. در آن زمان خانواده ام راضی نبودند و حالا که مادر شده ام، واقعا درک می کنم. ای کاش پدر و مادرم الان زنده بودند و بابت همه چیز از آنها تشکر می کنم. شاید سخت گیری آنها نبود، علی رضا هم تلاش زیادی نکرد. در کل این روزهای خوب را مدیون پدر و مادرم هستم.
دوست داری طاها راه پدرش را طی کند و فوتبالیست شود؟
طاها واقعاً علاقه زیادی به فوتبال دارد، اما من نمی خواهم او دروازه بان شود. من خیلی دوست دارم طاها مهاجم گلزنی شود، اما هر چه باشد. فوتبالیست نشد مهم نیست. آموزش بچه ها برای من خیلی مهم است و می خواهم آنها درجات بالایی کسب کنند. البته این را هم بگویم که خیلی دوست دارم دخترم پارانا ورزشکار حرفه ای شود. نمی دانم چرا، اما من واقعاً می خواهم این اتفاق بیفتد.
آیا دختری را به یک فوتبالیست هدیه می دهید؟
اگه یکی مثل علی رضا چرا که نه؟ برای من اخلاق و شخصیت طرف مقابل خیلی مهم است و اگر طرف مقابل چنین شرایط خوبی داشت، مخالفت نمی کردم.
در واقع شما و فرزندانتان طبیعتاً باید پرسپولیسی باشید. این درسته؟
بله، قطعاً همینطور است. در واقع علیرضا در کدام تیم بازی می کند، ما طرفدار یک تیم هستیم.
منبع: خبر