پیتر بروک، رویاپرداز بریتانیایی تئاتر ساکن پاریس، در ۹۷ سالگی درگذشت

پیتر بروک که در سن 97 سالگی درگذشت، یکی از تأثیرگذارترین کارگردانان تئاتر قرن بیستم بود که هنر را با تقلیل آن به اساسی ترین و قوی ترین عناصر درام، دوباره ابداع کرد.

روزنامه فرانسوی لوموند به نقل از اطرافیان کارگردان گزارش داد که بروک که در بریتانیا به دنیا آمده اما دهه‌ها در فرانسه اقامت داشته است، روز شنبه درگذشت.

ریما عبدالمالک، وزیر فرهنگ فرانسه در توییتر خود نوشت: «پیتر بروک زیباترین سکوت را در تئاتر به ما داد، اما این سکوت آخر بسیار غم انگیز است.

او افزود: “با او، تئاتر دوباره تا حد زیادی از بین رفت. ما خیلی چیزها را به ارث برده‌ایم.”


بروک که تقریباً همزمان با کنستانتین استانیسلاوسکی، روسی که بازیگری را متحول کرد، به‌عنوان یک شخصیت عرفانی از او یاد می‌شود، در دهه 90 زندگی‌اش به کار و چالش با مخاطبان ادامه داد.

او که به خاطر شاهکار سال 1985ش «مهابهاراتا»، نسخه 9 ساعته حماسه هندو شناخته می شود، از اوایل دهه 1970 در پاریس زندگی می کرد، جایی که مرکز بین المللی تحقیقات تئاتر را در Bouffes du Nord، یک سالن موسیقی قدیمی تأسیس کرد. .

اعجوبه اولین کارگردانی خود را در 17 سالگی انجام داد، بروک از همان ابتدا یک استعداد منحصر به فرد بود.

او با کتاب «مارات/ساد» در سال ۱۹۶۴، که برنده جایزه تونی شد، تماشاگران لندن و نیویورک را شگفت‌زده کرد و سه سال بعد، «فضای خالی» را نوشت که یکی از تأثیرگذارترین متن‌های روی صحنه است.

خطوط آغازین او به مانیفست نسلی از هنرمندان جوان تبدیل شد که صحنه‌های تئاتر حاشیه‌ای و جایگزین را شکل می‌دادند.

او نوشت: «من می‌توانم هر فضای خالی را بگیرم و اسمش را تئاتر انتزاعی بگذارم.

“مردی در فضای خالی قدم می زند در حالی که دیگری او را تماشا می کند و این تنها چیزی است که برای یک اثر تئاتری لازم است…”


برای بسیاری، تولید خیره کننده «رویای شب نیمه تابستان» توسط بروک در سال 1970 توسط کمپانی رویال شکسپیر در سالن بدنسازی مکعبی سفید نقطه عطفی در صحنه جهانی بود.

هلن میرن، بازیگر، الهام گرفته شده است تا حرفه رو به رشد خود را رها کند و به استارت آپ تجربی خود در پاریس بپیوندد.

حماسه آفریقایی

بروک در 21 مارس 1925 در لندن در خانواده‌ای از علمای یهودی که از لتونی مهاجرت کرده بودند به دنیا آمد.

قبل از تولد 30 سالگی، او آهنگ هایی را در برادوی کارگردانی می کرد.

اما بروک به دلیل اشتیاق به آزمایش که از والدینش دریافت کرد، به سرعت “امکانات تئاتر سنتی” را به پایان رساند.

اولین فیلم او، “ارباب مگس ها” (1963) که از رمان ویلیام گلدینگ در مورد دانش آموزانی که در جزیره ای سرگردان شده اند و وحشیانه می شوند، اقتباس شده بود، یک فیلم کلاسیک فوری بود.

زمانی که چند سال بعد تولید «شاه لیر» را به پاریس منتقل کرد، علاقه‌اش به کار با بازیگرانی از فرهنگ‌های مختلف را افزایش داد.

در سال 1971 او برای همیشه به پایتخت فرانسه نقل مکان کرد و سال بعد با گروهی از بازیگران از جمله میرین و اسطوره ژاپنی یوشی اوئدا راهی سفری 13600 کیلومتری در سراسر آفریقا شد تا ایده های خود را آزمایش کند.

جان هلپرن، منتقد درام، که سفر آنها را در یک کتاب پرفروش ثبت کرده است، گفت که بروک معتقد است تئاتر برای رهایی از تخیل مخاطب است.

او بعداً به بی‌بی‌سی گفت: «هر روز در روستایی دورافتاده قالی می‌گذاشتند و با کفش یا جعبه نمایش می‌ساختند».

“وقتی کسی روی فرش راه می‌رفت، نمایش شروع می‌شد. هیچ فیلمنامه یا زبان مشترکی وجود نداشت.”

اما این سفر طاقت فرسا بر شرکت بروک تأثیر گذاشت و اکثر آنها به اسهال خونی یا بیماری های گرمسیری مبتلا شدند.

میرن بعداً آن را “ترسناک ترین کاری که تا به حال انجام داده ام. چیزی برای نگه داشتن آن وجود نداشت.”

او مدت کوتاهی بعد از شرکت بروک جدا شد.

او به خبرگزاری فرانسه گفت: «او فکر می‌کرد ستاره‌گرایی شیطانی و بی مزه است… من فقط می‌خواستم نامم را آنجا بگذارند.

“بهترین کارگردان لندن ندارد”

بروک در Bouffes du Nord به آزمایش پرداخت و تولیدات خود را در سراسر جهان تور کرد.

استاد بزرگ او بعد از مهابهاراتا بودمردی کهدر سال 1993، بر اساس کتاب پرفروش اولیور ساکس در مورد اختلال عملکرد عصبی، مردی که همسرش را با کلاه اشتباه گرفت.

بروک در سال 1997 با «روزهای شاد» اثر ساموئل بکت و همسرش، بازیگر ناتاشا بری، پیروزمندانه به بریتانیا بازگشت.

منتقدان او را به عنوان “بهترین کارگردان نه در لندن” تحسین کردند.

پس از 85 سالگی در سال 2010، براک رانندگی Bouffes du Nord را رها کرد اما به رانندگی در آنجا ادامه داد.

هشت سال بعد، در سن 92 سالگی، او “زندانی” را با ماری هلن استیان – یکی از دو زنی که زندگی اش را با آنها تقسیم کرد – نوشت و کارگردانی کرد.

داستان واقعی بر اساس سفر معنوی خود او به افغانستان درست قبل از حمله شوروی برای فیلمبرداری فیلم “ملاقات با مردان برجسته” در سال 1978 بود.

این از کتابی از فیلسوف عرفانی جورج گورجیف اقتباس شده است که بروک سال هاست هر روز رقص های مقدس او را اجرا می کند.

روان، شوخ، و کاریزماتیک، بروک اغلب به عنوان یک عارف شناخته می شد.

اما مرگ بری در سال 2015 او را شوکه کرد. او گفت: «یکی سعی می‌کند درباره سرنوشت مذاکره کند و می‌گوید: «فقط آن را برای 30 ثانیه به عقب برگردان».

اما با وجود ضعف بینایی دست از کار نکشید.

او به گاردین گفت: «من مسئولیت دارم تا حد امکان مثبت و خلاق باشم. او گفت: “جای دادن به ناامیدی، نهایت بخشش است.”

(فرانسه 24 با خبرگزاری فرانسه)

Aria Coffey

مجری کل کارشناس موسیقی. الکل گیک لاعلاج ایجاد کننده. علاقه مندان به زامبی ها

تماس با ما