[ad_1]
بیش از یک دهه از انتشار اولین بازی Assassin’s Creed می گذرد و بازی این مجموعه حاوی لحظات به یاد ماندنی بسیاری است.
یوبی سافت از سال 2007 سری بازی های Assassin’s Creed را منتشر کرده و تاکنون 12 بازی از این سری را برای پلتفرم های مختلف منتشر کرده است. با این حال، بازی های این سری که توسط استودیو یوبی سافت ساخته شده اند، مطمئناً حاوی لحظات به یاد ماندنی زیادی هستند.
محتوای پیشنهادی:کارخانه خلاقیت یاس در امارات: چه انتظاری از صنعت سرگرمی دارید؟هنر هفتم در کویر
بیشتر بخوانید از گیاهی، 10 لحظه به یاد ماندنی از سری بازی Assassin’s Creed را با هم مرور می کنیم. توجه داشته باشید که در برخی موارد ممکن است داستان یک بازی برای شما باشد اسپویلر بودن.
Anthem The Parting Glass – Assassin’s Creed 4: Black Flag
Assassin’s Creed 4 پایان تلخی دارد. اگرچه ادوارد کانوی دشمنان خود را شکست داد، اما برای رسیدن به این هدف دوستان بسیاری را از دست داد. هنگامی که لیدی آن بانی شروع به خواندن The Parting Glass در پایان بازی می کند، بازیکنان بدون شک تمام اتفاقات بازی را پشت سر خواهند گذاشت.
در حین خواندن این آهنگ همه افرادی را می بینیم که ادوارد در جریان ماجراجویی اش با آنها آشنا شده و برای اولین بار به ملاقات دخترش می رود. البته داشتن چنین نظمی در پایان بازی بازیکنان را احساساتی می کند و قطعا این یکی از خاطره انگیزترین لحظات این مجموعه است.
محتوای پیشنهادی:هر آنچه که باید در مورد Raven در Assassin’s Creed Valhalla بدانیدآنچه برای تبدیل شدن به یک پرنده واکر باز باید بدانید
Assassin’s Creed: Syndicate
بازی های Assassin’s Creed هرگز پیشتاز گیم پلی نبوده اند. اگر استفاده از باروت و اختراع لئوناردو داوینچی جوان را فراموش کنید، نکات مهم زیادی در گیم پلی وجود ندارد. در Syndicate، بازیکنان وارد دوران انقلاب صنعتی و دنیای نوآوری های تکنولوژیکی می شوند.
یکی از خاطره انگیزترین بخش های Assassin’s Creed Syndicate زمانی است که جیکوب و آیوی فرای باید با گروهی از سربازان معبد در قطاری در حال حرکت بجنگند. داستان خندهداری است، حتی اگر زیاد به نظر نرسد.
ترک انجمن برادری – Assassin’s Creed: Rogue
Assassin’s Creed Rogue به هیچ وجه به اندازه سایر بازی های اصلی این سری موفق نیست. این ممکن است به خاطر شخصیت اصلی بازی، شی مک کورمن باشد که در اصل یکی از اعضای اخوان بود، اما پس از اینکه متوجه شد قاتلان قرار است با قطعات Eden چه کنند، به یکی از سربازان تمپلار تبدیل شد.
محتوای پیشنهادی:نقد و بررسی Far Cry 6 – طبق معمولقانون شماره 1: به فرمول برنده دست نزنید
در این مرحله، شی تصمیم می گیرد خزنده را ترک کند و به افرادی که زمانی آنها را برادرش می نامید، می پیوندد و آن را به یکی از خاطره انگیزترین لحظات بازی در این سری تبدیل می کند. تصمیم شیء باعث می شود بازیکنان نسبت به عملکرد اصلی شک کنند.
Death Desmond – Assassin’s Creed 3
اگر لیست بر اساس لحظات تکان دهنده بازی باشد، مرگ دزموند شماره یک خواهد بود. دزموند مایلز قهرمان تمام بازی های اصلی این سری (از بازی اول تا Assassin’s Creed 3) بود، بنابراین زمانی که او خود را فدای انتشار «جونو» در پایان بازی سوم کرد، لحظه تکان دهنده دیگری از بازی بود. بازیکنان
دزموند در واقع قهرمان این بازی ها بود و متأسفانه غیبت او در داستان بازی بعدی تأثیر عمیقی روی او گذاشت.
محتوای پیشنهادی:برخی از فعالیت های جانبی هیجان انگیز در Assassin’s Creed Vallhala چیست؟گام های فرعی برای جذابیت روایت اصلی
Assassin’s Creed – Assassin’s Creed 2
برخی از بازی های پاپ کلیسای کاتولیک را می توان یافت، اما Assassin’s Creed 2 به شما اجازه می دهد او را ترور کنید! با این حال دعوای ایزیو و رودریگو بورجیا یا همان پاپ الکساندر ششم یکی از مهم ترین لحظات بازی دوم این سری است.
با این حال، به عنوان یک باس فایتر، برخی از طرفداران آن را کمتر از حد انتظار می دانستند زیرا در برخی موارد دعوای این دو به روش های ساده ای مانند استفاده از مشت ختم می شد. اما با توجه به اینکه شخصیت اصلی در حال حاضر در حال مبارزه با پاپ است، می توان از گیم پلی او چشم پوشی کرد.
مرگ جوزف – کیش قاتل: مکاشفه
Assassin’s Creed: Revelations آخرین قسمت داستان اتزیو بود و سرنوشت یکی از بهترین شخصیت های بازی های مدرن به پایان رسید. اما ابتدا در داستان ایزیو در قسطنطنیه با قاتلی به نام جوزف آشنا می شوید که به یکی از محبوب ترین شخصیت های بازی و سریال تبدیل می شود.
محتوای پیشنهادی:ویجی لاگ: فرقه ترور در ایران؟!به دور دنیا سفر کنید
اما زمانی که ایزیو به کاپادوکیه باز می گردد، جسد یوسف را می یابد که توسط تمپلارهای بیزانسی کشته شده بود. مرگ جوزف و واکنش ایجیو به آن یکی از به یاد ماندنی ترین صحنه های سری Assassin’s Creed است و اگر بازی را تجربه کرده باشید، سخنرانی ایگیو در خاطره جوزف را هرگز فراموش نخواهید کرد.
Assassin’s Creed: Brotherhood
یکی از بهترین مبارزات باس ها در این سری قبل از ایفای نقش فعلی، مبارزه نهایی Assassin’s Creed: The Brotherhood با سزار بورژوازی بود که در آن ایزیو تمام وقت خود را صرف تعقیب و مبارزه کرد. همچنین برخلاف Assassin’s Creed 2، این مبارزه دیدنی تر است.
در پایان بازی، ایزیو سزار را به منطقه ای پر از سربازان گرجستانی تعقیب می کند و در نهایت پس از یک دوئل تمام عیار، با ردای مخفی خود به سزار می زند و حماسه ایزیو پایان می یابد. بدون شک ایزیو یکی از قدرتمندترین قهرمانان فرنچایز Assassin’s Creed است و سزار بورجیا از نظر قدرت یکی از دشمنان آن است.
محتوای پیشنهادی:مکانهایی در Assassin’s Creed Valhallaمناطق خلاق گردشگری دوستدار والهالا
اولین جهش ایمان – فرقه قاتل
شخصیت های اصلی سری بازی Assassin’s Creed دارای توانایی های متنوعی هستند و می توانند حرکات نمایشی زیادی را انجام دهند اما هیچ کدام به اندازه اولین Leap of Faith خاطره انگیز نیستند. برای اینکه به تمپلارها ثابت کند که از مرگ نمی ترسند، رهبر گروه اصلی، معلم، به افراد خود دستور می دهد که از برج پایین بپرند.
الطیار نیز به طور کامل دستورات او را اطاعت می کند و البته با دیدن سربازان معبد از چمن ها بیرون می پرد. این لحظه نه تنها سربازان معبد بلکه بازیکنان را نیز تحت تأثیر قرار می دهد، زیرا این اولین بار است که آنها با این ویژگی مهم اصول اولیه مواجه می شوند. بعدها Leap of Faith به ویژگی اصلی شخصیت های سریال تبدیل شد.
Assassin’s Creed: Revelation
Assassin’s Creed: در پایان Revelation، ایزیو به کتابخانه پرندگان می رسد، جایی که با بقایای اسکلتی کل فرنچایزی که شروع کرده بود روبرو می شود. ایزیو با استفاده از تکه ای از عدن که در کنار بقایای پرنده پیدا شده است، می تواند گذشته و آخرین دقایق زندگی خود را ببیند.
محتوای پیشنهادی:نقد Immortal Phoenix Rising – زمان درخشش فونیکس فرا رسیده استیکی از بهترین بازی های سال که شایسته توجه بیشتر است
آخرین لحظات پرنده شاید برای داستان این سریال مهم نباشد اما با توجه به اینکه ماجراهای اتزیو نیز به مرحله پایانی خود می رسد، بسیار مهم هستند.
آغاز داستان ایزیو – Assassin 2
در ابتدا، داستان Izio و Assassin’s Creed 2 هیچ نشانه ای از اینکه داستان او تا این حد غم انگیز خواهد بود را نشان نمی داد. در ابتدا، ایزیو و برادرش فدریکو را در خیابان می بینیم که در پشت بام های فلورانس با هم رقابت می کنند.
وقتی دو برادر به بالای کلیسا می رسند و به اطراف ایزیو و فدریکو نگاه می کنند، فدریکو جمله ای را به زبان می آورد که تقریباً همه حاضران با آن موافق هستند. می گوید: داداش زندگی ما خوب است. از آن لحظه به بعد همه چیز برای اتزیو و خانواده اش تغییر می کند و شاهد یکی از بهترین داستان ها در صنعت بازی های ویدیویی هستیم.
[ad_2]