یک مرد چینی که ۶ سال پیش به دلیل قتل یک زن جوان در جزیره قشم زندانی شده بود، با کمک یک نیکوکار اصفهانی موفق شد او را آزاد کند.
به گزارش همشهری، این جوان چینی به نام لی که اکنون 28 سال سن دارد، چند سال پیش برای کار وارد ایران شد. وی و تعدادی دیگر از شهروندان چینی پس از ایجاد منطقه آزاد صنعتی-تجاری در منطقه درگان جزیره قشم به واردات و فروش کالاهای چینی مشغول بودند و بیشتر با یکدیگر دوست بودند.
ناپدید شدن زن چینی
صبح روز 21 فروردین 96، همکاران یک زن چینی که در درگان مشغول به کار بود، متوجه شدند که او برخلاف همیشه سر کار نیامده است. اقوام او را تا نیمه شب شب قبل در بازار کار می دیدند اما نمی دانستند بعد از آن چه بر سرش آمده است. چون به تلفن ها هم جواب نمی داد. در این مورد همکاران وی مفقود شدن این زن را به پلیس گزارش دادند و تحقیقات در این باره آغاز شد.
زن جوان وارد کار بود و ناپدید شدن او دغدغه همه چینی های درگان بود. پلیس بسیاری از نقاط جزیره را جستجو کرد، اما نتوانست او را پیدا کند.
در ادامه ماموران با مجوز قضایی وارد منزل این زن شدند و مشخص شد که بوی نامطبوعی از حیاط خانه به مشام می رسد. در آنجا مأموران متوجه کیسه ای در کنار دیوار شدند که به نظر می رسید منشاء بوی تعفن باشد. وقتی چمدان را باز کردند، جسد گمشده زنی را پیدا کردند که ظاهراً خفه شده بود.
در تعقیب قاتل
وقتی سرنوشت این زن چینی مشخص می شود، بازرسان جنایی شروع به مبارزه برای کشف راز این جنایت می کنند. تحقیقات در صحنه قتل حاکی از آن بود که عامل جنایت به احتمال زیاد از آشنایان مقتول بوده که به راحتی خود را به آنجا رسانده و پس از قتل قصد داشته جسد را با استفاده از چمدان به مکان دیگری منتقل کند که به دلایل نامعلومی از انجام این کار خودداری کرده است. جسد را در همان محل رها کرد و فرار کرد.
اگرچه هنوز مشخص نیست چه کسی این زن چینی را کشته و چه انگیزه ای داشته است، اما بررسی های پلیس حاکی از آن بود که قاتل یکی از آشنایان وی بوده است. این زن هیچ دوست خوبی در بین مردم بومی جزیره نداشت و بیشتر آشنایانش هموطنان او بودند.
از سوی دیگر در بررسی مکالمات تلفنی اخیر مقتول مشخص شد که وی آخرین بار با یکی از هموطنان خود به نام لی صحبت کرده است. از یک سو، این مکالمه تلفنی و سایر یافته های پلیس باعث شد تا چند روز پس از کشف جسد، ماموران لی را به جرم قتل دستگیر کنند.
مرد چینی، قاتل زن چینی
مرد چینی در همان بازجویی های اولیه به قتل هموطن خود اعتراف کرد و گفت که مدتی است با وی اختلاف مالی داشته و شب حادثه در حالی که مشروبات الکلی مصرف می کرده و به آنجا می رفته مرتکب این جنایت شده است. خانه اش.
وی ادامه داد: مدت زیادی به ایران آمده بودیم و با هم کار می کردیم و قبلاً با هم مشکلی نداشتیم اما مدتی با هم اختلاف مالی داشتیم و شب حادثه در حالی که به خانه اش می رفتم. من در مورد این اختلافات صحبت کردم و با هم صحبت کردیم و به دلیل اینکه حالت عادی نداشتم به دلیل مصرف مشروبات الکلی و حمله به او و خفه کردنش.
متهم افزود: می خواستم جسد را به مکان دیگری منتقل کنم تا پلیس از حادثه مطلع نشود. به همین دلیل کیف بزرگی را در خانه مقتول پیدا کردم و جسد را داخل آن گذاشتم اما چون سنگین بود نتوانستم آن را از خانه بیرون بیاورم. اگرچه متهم به قتل هموطن خود اعتراف کرد، اما والدین متوفی در قشم حضور نداشتند و ارتباط برقرار نشد.
به عبارت دیگر وی پرونده دادستانی ویژه ای نداشت که در این صورت متهم با صدور قرار بازداشت موقت روانه زندان شد و تلاش ها برای یافتن خانواده وی در چین ادامه یافت.
برادر قلابی مقتول
ماه ها از این قتل گذشته بود تا اینکه بعداً یک مرد چینی به پلیس مراجعه کرد و ادعا کرد که برادر مقتول است و وقتی متوجه شد او به قتل رسیده است برای پیگیری پرونده اش به ایران آمد. با وجود صحبت های این مرد، او هیچ مدرکی برای اثبات ادعای خود نداشت و پس از مدتی دیگر متوجه نشد و ناپدید شد.
در بررسی این پرونده مشخص شد که این مرد به دروغ خود را برادر مقتول معرفی کرده است. این در حالی بود که متهم قتل همچنان در زندان بود.
در زندان مسلمان شدن
این جوان چینی که قبل از دستگیری چندین سال در ایران زندگی می کرد، در مدت حضور در زندان بندرعباس توانست زبان فارسی را به طور کامل یاد بگیرد و پس از آن با سایر زندانیان گفتگو کند.
در این مدت از تعدادی از زندانیان که نسبت به گذشته تغییر کرده بودند تاثیرات مثبتی دریافت کرد و پس از مدتی تصمیم به تغییر دین و اسلام گرفت. همین امر باعث شد که او بیش از پیش در بین زندانیان محبوبیت پیدا کند.
حضور خیرین در زندان
وقتی شش سال از زندانی شدن لی به جرم قتل هموطنش می گذشت، روزی جمعی از نیکوکاران برای بازدید از زندان بندرعباس رفتند. آنها برای اطلاع از زندانیانی که به دلیل مشکلات مالی و جرایم ناخواسته به زندان افتاده بودند به آنجا رفتند، یکی از خیرین اصفهانی به نام محمدرضا خوجوی که قبلاً بسیاری از زندانیان را آزاد کرده بود، مرا در یکی از سلول ها دید.
وقتی از مسئولان زندان علت زندانی شدن مرد چینی را جویا شد، متوجه شد که متهم به قتل است، اما چون پدر و مادر مقتول شناسایی نشدند، با تردید در زندان ماند. او گفت چون این فرد در ایران خارجی است حاضر است هر کاری که در توان دارد برای آزادی او انجام دهد.
آزادی بعد از 6 سال
چنین سخنان خوبی مقامات قضایی را بر آن داشت تا یک بار دیگر پرونده راکد مرد چینی را باز کنند. با وجود گذشت شش سال، هنوز دادگاهی برای رسیدگی به این قتل تشکیل نشده است، اما با توجه به طولانی شدن روند رسیدگی به این پرونده، طبق قانون، قرار بازداشت موقت وی می تواند به قرار وثیقه تبدیل شود. قانون نظر مراجع قضایی در این پرونده با تایید مقامات قضایی هرمزگان، قرار وثیقه این زندانی چینی از بازداشت موقت به دو میلیارد تومان وثیقه تغییر یافت.
خیر اصفهانی وقتی از این جابجایی باخبر شد گفت حاضر است این وثیقه را تا آزادی این جوان چینی تامین کند. به این ترتیب چند روز پیش با پرداخت وثیقه ۲ میلیارد تومانی لی که در ۲۲ سالگی در زندان بندرعباس بود در ۲۸ سالگی از زندان آزاد شد.
کاظم شاهرخ نیا، یکی از اعضای هیات حل اختلاف زندان بندرعباس که تلاش های زیادی برای حل مشکل تازه مسلمان شدن چینی ها انجام داده است، می گوید: پرونده جوانان چینی یکی از موارد نادری بود که در سال های اخیر در هرمزگان رخ داد. شش سال گذشته من و همکاران DSB من تمام تلاش خود را برای حل این مشکل انجام داده ایم.
این در حالی است که مصطفی کیشانی مدیرکل زندان های هرمزگان و مسعود عسکری رئیس زندان بندرعباس تلاش زیادی کردند حتی در شرایطی که خیر اصفهانی آزادی زندانیان نیازمند مالی را تکرار کرد. قرار وثیقه برای جوانان چینی پس از 6 سال آزاد شد.
طعم شیرین آزادی بعد از 6 سال
نام کامل او لی ون است و می گوید با اینکه 6 سال گذشته را در زندان بندرعباس گذرانده اما موفق شده دوستان خوبی پیدا کند. او که چند روز پیش آزاد شده بود، با جزئیات بیشتری از 6 سالی که در زندان بندرعباس گذرانده صحبت کرد.
چگونه هموطن خود را به قتل رساندی؟
این اتفاق حدود 6 سال پیش افتاد. من نمی خواهم به آن روزها برگردم و در مورد آنها صحبت کنم. تمام اتفاقاتی که افتاد به پایان رسید و خوشحالم که الان به لطف خدا از زندان خارج شده ام.
چه مدت در زندان بندرعباس بودید و شرایط آنجا چگونه بود؟
5 سال و نیم در زندان بودم. زندان همانطور که از نامش پیداست جای خوبی نیست. شما آزاد نیستید و باید شرایط تکرار شونده و دائمی را تحمل کنید. مخصوصاً من که تمام این مدت مردد بودم و نمی دانستم قرار است چه بلایی سرم بیاید. از طرفی من در ایران غریبه بودم و ابتدا فارسی نمی دانستم و برایم خیلی سخت بود. این سالها سختترین سالهای زندگیام بود، اما دوستان خوبی هم پیدا کردم.
حالا که با ما صحبت کردید به فارسی مسلط هستید. یادگیری فارسی چقدر طول کشید؟
یادگیری فارسی کمی سخت بود، اما باید آن را یاد می گرفتم. چون باید کارهای ساده را یاد می گرفتم و نیازهای اولیه ام را بیان می کردم.
چگونه در زندان تصمیم به تغییر دین گرفتید؟
در محیط زندان زندانیان زیادی را دیدم که همگی مسلمان بودند. مثلاً دیدم گاهی کارهای دینی می کنند مثل نماز خواندن و نماز خواندن و از این طریق آرامش پیدا می کنند. از آنجایی که در شرایط خاصی قرار داشتم، تصمیم گرفتم از طریق اسلام به آرامش برسم و با کمک چند زندانی دینم را تغییر دادم و اکنون احساس آرامش زیادی دارم و خدا کمکم کند بعد از 6 سال از زندان خارج شوم.
به نظر شما چطور شد که وقتی گروهی از خیرین برای کمک به زندانیان به زندان آمدند، مرد خوبی از بین همه زندانیان تصمیم گرفت به شما کمک کند؟
من واقعا نمی دونم. این نعمت خدا بود. شاید به این دلیل که در ایران غریب و تنها بودم. خدا را شکر می کنم که بعد از 6 سال طعم شیرین آزادی را می چشم.