با توجه به شیوع پدیده اجتماعی نابهنجار خودسوزی زنان در مناطق کردنشین استان آذربایجان غربی و انعکاس مکرر آن در شبکه های اجتماعی و آسیب هایی که به خانواده ها وارد می کند و ایجاد حساسیت در عرصه اجتماعی به عنوان آسیب اجتماعی و فرهنگی. لازم است با مداخله به موقع و رضایت بخش نهادهای متولی کاهش و پیشگیری از آسیب اقدامات میدانی و ساختاری جدی انجام دهند.
به گزارش چارگ، خودسوزی یکی از چالش های اولیه در رابطه با وضعیت زنان در ایران است. عدم شفافیت، نبود آمار دقیق، عدم برنامه ریزی تحقیقاتی و یا عدم اقدام در جهت کنترل این آسیب ضد اجتماعی علیه زنان موجب رشد این آسیب اجتماعی شده است.
بررسی ها نشان می دهد که ازدواج اجباری در سنین کمتر از 13 سالگی، بارداری اجباری در سنین 13 تا 15 سالگی و خشونت خانگی از عوامل مهمی هستند که باعث رویکرد شدیدا خشونت آمیز به مرگ و خودکشی شده اند.
هنوز آمار دقیق، قطعی و رسمی منتشر نشده است. بررسی، تشخیص، ارائه راهکار و اقدام جدی برای توقف این آسیب که نگرانی هایی را در سطح جهانی به همراه داشته است، اقدامی کوچک، تصمیمی راهبردی است که باید برای کاهش و توقف این آسیب اجتماعی اتخاذ شود.
روایت دشموک از خودسوزی سال ها تلخ بود. در استان ایلام، بر اساس گزارشهای منتشر شده در سالهای 1389 تا 1392، میزان خودکشی 71.9 بوده که 16 برابر میانگین کشوری است.
بر اساس آخرین آمار رسمی در سال 1394، ایلام در بین 31 استان کشور با 152 اقدام به خودکشی توسط زنان به ازای هر 100 هزار نفر، رتبه نخست را به خود اختصاص داده است. این میزان 42 برابر نرخ خودکشی در سراسر کشور است. اما در سال های اخیر با توجه به آگاهی های اجتماعی و فعالیت های پیشگیرانه، شاهد کاهش چشمگیر و حتی توقف این گونه حوادث نابهنجار در ایلام بوده ایم.
از سوی دیگر شاهد رشد این ناهنجاری اجتماعی در استان آذربایجان غربی (مناطق کردنشین) هستیم. بخش کوچکی از این رویداد در رسانه ها بازتاب می یابد که آن نیز چشمگیر و قابل توجه است.
به نظر می رسد خودسوزی در میان زنان کرد به عنوان یک آیین مرگ رواج یافته است، زیرا به جای هر روش دیگری برای مردن، مانند خوردن قرص، حلق آویز کردن، در مراسمی بسیار دردناک و مؤثر جان خود را از دست می دهند که در تعداد بسیار کمی از آنها انجام می شود. موارد این شکست خواهد خورد. اما در موارد بی شماری که منجر به مرگ کسی می شود، تأثیرات آن در زندگی و روان بازماندگان احساس می شود.
به طور قطع می توان گفت که خودکشی روشی برگرفته از شرایط فرهنگی سنتی است که برای به چالش کشیدن ارزش های جدید بر تعصب قومی تکیه دارد. اعمال فشار عصبی بودن الی به نوعی فشار هنجاری تبدیل شد که ایثار را به اقدامی برای رهایی از او تبدیل کرد، یکی از عوامل اصلی ظلم و مردسالاری مداوم.
فرهنگ خشن و بیش از حد محدود کننده، بی توجهی به جایگاه واقعی زن در خانواده و جامعه فرهنگی مناطق کردنشین، ظلم این ضد فرهنگ را تغذیه می کند. یقیناً آثار زیانبار این رویکرد برای مدت طولانی و عمیقی در لایه های مختلف فرهنگی نفوذ و نفوذ خواهد کرد.
متأسفانه بیشتر موارد خودسوزی در حضور اعضای خانواده به ویژه کودکان و دختران جوان اتفاق می افتد. به این ترتیب بستری برای الگوهای منفی مادران دختر به عنوان وسیله ای برای دوری از مشکلات، رنج ها و فشارهای نابردبار خانوادگی و طایفه ای ایجاد می شود.
در بسیاری از موارد می بینیم که خانواده مراسم مرگ زن (به عنوان مادر، همسر، عروس یا دختر خانواده) و شجاعت او در پایان دادن به شرایط ناشی از شک، درماندگی، ضعف یا ناتوانی را جشن می گیرند. بیماری – یا حتی در برخی موارد مواردی که زنان قربانی جنایاتی مانند تجاوز جنسی شده اند مورد ستایش قرار می گیرد. این یک شکل گیری ضد ارزش را تغذیه می کند.
از سوی دیگر، اندکی تأمل و بررسی میدانی نشان می دهد که موارد اخیر خودسوزی در برخی مناطق کلیدی آذربایجان غربی به طور ناگهانی بر شیوع آن افزوده شده است.
شاید آخرین خودسوزی سال ها پیش در یکی از روستاها توسط زنی میانسال رخ داده باشد، اما اکنون دوباره در همان روستا و روستاهای همجوار در میان جوانان 14 ساله و در نهایت زنان 35 ساله متاهل شیوع پیدا کرده است. به عنوان مثال برخی از گزارش های خودسوزی اخیر در استان آذربایجان غربی به ویژه ارومیه در زیر آورده شده است:
– خانم ن 28 ساله و مادر سه فرزند اهل روستای سوما شهرستان برادوست ارومیه در پانزدهم بهمن ماه 1399 توسط برادر، پدر و همسر سابقش به آتش کشیده شد.
– ک. جوان 18 ساله اهل شهر راجان از توابع شهرستان برودست ارومیه در تاریخ 18 دی ماه 1397 دست به خودسوزی زد.
– ک. س مادر 31 ساله و مادر سه فرزند اهل روستای گوردوان میرگور در 21 دی ماه 1400 در حمام به دلیل خشونت فیزیکی شوهرش که مدام تکرار می شد و به دلیل عدم انجام آن اقدام به خودسوزی کرد. می خواهد طلاق بگیرد و از فرزندانش دور باشد.
– ز. اهل روستای کونی ولسوالی سوما برادوست در تاریخ 5 دسامبر 2019 خودکشی کرد.
– آ. ک در 19 دی 1397 مرتکب خودسوزی ارومیه شد.
– ف از قریه کانی راش ولسوالی سوما برادوست خودسوزی در اردیبهشت 1400.
– آر. زن 15 ساله متاهل در ارومیه اقدام به خودسوزی کرد.
– Z. خود را از روستای Boan به آتش کشید.
– n خیابان این زن 26 ساله در 28 اردیبهشت 1400 توسط شوهرش به آتش کشیده شد.
– ز مردی 45 ساله اهل منطقه دشت بل اشنوی استان آذربایجان غربی در 25 دی ماه 1400 خودکشی کرد متاهل و دارای دو فرزند.
– ف. پدرش در ساعت 10 مهر 1400 م 22 ساله را به آتش کشید.
– ف.ر.، مادر چهار دختر، به آتش کشیده شده توسط شوهرش با دستان بسته، اهل روستای گوری چک ماکو در مهر ماه 1400.
– ج از روستای الزاوه از توابع سیلوانا ارومیه در چهارم آذر 1400 بر اثر تجاوز جنسی، تجاوز جنسی و فشارهای روحی ناشی از آن دست به خودکشی زد.
– ز.دکتر. 28 ساله اهل روستای قرنا بخش سیلوانا ارومیه (اصالتا اهل روستای هاشم آباد سیلوانا) و مادر سه فرزند در 28 اسفند 1309 بر اثر خشونت جسمی و ضرب و شتم شدید توسط وی خودکشی کرد. شوهر معتاد (درگذشت 5 مه 1401).
– ز متولد 1380 متاهل در سنین پایین و مادر یک کودک سه ساله در اسفند 1300 بر اثر خشونت شدید همسر دومش در چوت استان آذربایجان غربی خودسوزی کرد.
– و…
در سایر استان ها:
– م. ح 37 ساله اهل روانسر در روز جمعه 2 مهر 1400 به آتش کشیده شد.
– یک نوجوان 16 ساله متاهل از شهرستان دیلجان پس از ازدواج با مردی 40 ساله و مورد آزار و اذیت بدنی وی، در 7 دی ماه 1400 خودکشی کرد.
سیزدهم مهرماه 1400 زن 42 ساله ای در دمام خودسوزی کرد.
– در آبان ماه 1400 دختری 27 ساله در قبرستان بندرماهشهر به دلیل اختلاف خانوادگی خودسوزی شد.
– ف. اهل بامبور سیستان و بلوچستان، 17 ساله، در 21 اسفند 1400 بر اثر خشونت شدید همسرش و عدم حمایت خانواده مرتکب خودسوزی شد.
زن جوانی اهل شهر همدان در 12 فروردین 1401 شمسی توسط شوهرش به آتش کشیده شد.
شوهرش ۲۲ اردیبهشت زن جوانی را در خودرویی حبس کرد و آن را در کرج به آتش کشید.
با چند بررسی و پرس و جو از خانواده برخی از قربانیان خودسوزی مشخص می شود که علت برخی موارد خودسوزی ناموسی یا ازدواج اجباری در سن کمتر از 15 سال بوده است.
به نظر می رسد استفاده رسانه ها از این آسیب اجتماعی باعث گسترش آن شده است. اغلب دختران روستایی در مواجهه با یأس و ناامیدی ناشی از آمیزش و ترس از عواقب آن در خانواده و روستا، به دلیل ازدواج اجباری، به دلیل خشونت خانگی، برای جلب توجه و مقابله با محدودیت های خانوادگی اقدام به خودسوزی می کنند. از شوهر
با بررسی بیشتر، مشخص میشود که اگر توصیهها و کمکهای مناسب در زمان مناسب و قبل از آسیبدیدگی داده شود، بیشتر موقعیتهای درگیری منجر به خودسوزی قابل حل است.
به نظر می رسد برای توقف این جریان نابهنجار اجتماعی، ابتدا لازم است یک بررسی میدانی آسیب شناسی اجتماعی (مردم نگاری) با رویکرد کاهش آسیب و پیشگیری انجام شود. باید اطلاعات دقیق تری در مورد قربانیان خودسوزی جمع آوری و راهکارهای صحیحی توسط متخصصان حوزه روانشناسی و حمایت خانواده ارائه شود تا این ناهنجاری به طور کامل متوقف شود.