یکی از وعده های زندگی دیجیتال این است که داده های بیشتر می تواند به ما در انتخاب بهتر کمک کند. اما ما همچنین باید هزینه های اقتصادی و انسانی قرار دادن Fitbit را در هر جنبه انسانی در نظر داشته باشیم.
در اطراف ما حرکاتی برای شناسایی و بهبود بخش های بیشتری از زندگی ما وجود دارد. شرکت های خدمات مالی در حال محاسبه اعداد برای ارزیابی افرادی هستند که واجد شرایط دریافت وام مسکن هستند. شرکت هایی مانند اپل و آمازون می خواهند با دادن اطلاعات بیشتر در مورد خواب، ضربان قلب و سایر جنبه های بدن به ما و پزشکان، مردم را سالم تر کنند. برخی از دادگاهها از نرمافزار استفاده میکنند تا با ارزیابی احتمال ارتکاب جرایم در آینده، به تعیین شرایط زندان کمک کنند.
همانطور که همکارانم جودی کانتور و آریا ساندارام در مقالهای که این هفته منتشر شد توضیح دادند، مکانهای کاری بیشتر تعیین میکنند که کارمندان چگونه وقت خود را سپری میکنند.
شرکتها با نظارت دقیق بر آنچه که مردم روی رایانههای خود انجام میدهند و در تعامل با همکاران یا مشتریان خود، تلاش میکنند اثربخشی کارمندان مرکز تماس، متخصصان مالی و حتی را اندازهگیری کنند. موبدان مراقبت از سالمندان، آنها را راهنمایی می کند که چگونه وقت خود را صرف کنند.
فنآوریهای بهرهوری مبتنی بر داده در قرن بیستم در کف کارخانهها گسترش یافت و بعداً توسط متخصصان حرفهای مانند رانندگان کامیون و پرکنندههای انبار آمازون استفاده شد، اما آنها به مشاغل اداری نیز گسترش یافتند.
ما می توانیم درخواست تجدید نظر را ببینیم. اگر انتخاب های ما مطلع نباشد یا خطای انسانی از معادله خارج شود، فناوری چه فایده ای دارد؟
همانطور که تحقیقات نیویورک تایمز نشان داد، در محل کار، افرادی که دوست داشتند کار خود را مقیاسبندی کنند، میگویند که این باعث میشود متوجه شوند که چقدر زمان تلف کردهاند و معیار بهتری از تلاشهایشان ارائه میدهد. کارگران جدی ممکن است داشتن فناوری – که گاهی اوقات به طعنه “رئیس یا نرم افزار رئیس” نامیده می شود – که کارمندان تنبل و سخت کوش را کمیت می کند، جذاب بدانند. این ممکن است گاهی اوقات در یک شغل کمی دور از ذهن باشد، چه به عنوان فروشنده مواد غذایی یا یک مدیر فناوری کار کنید.
اگر با روشهایی آشنا هستید که ورزشهایی مانند بیسبال و فوتبال از تصمیمهای سنگین برای ارزیابی ورزشکاران و دیکته کردن استراتژی استفاده میکنند، این «پول توپ» برای سوارکاران روی میز است.
اما مردیت بروسارد، دانشمند کامپیوتر و نویسنده کتاب هوش مصنوعی: چگونه کامپیوترها جهان را اشتباه میفهمند، تردید دارد که فناوری میتواند یا باید به ما کمک کند تا ما را از هرج و مرج تصمیمهای انسانی رها کنیم.
بله، برای رایانهها برای کمک به شناسایی پرداختهای متقلبانه با کارت اعتباری و برای شرکتهای وام مسکن برای تجزیه و تحلیل اینکه آیا به طور نامتناسبی به صاحبان خانه سفید وام میدهند و از این اطلاعات برای تغییر سیستم استفاده میکنند، مفید است.
اما در بسیاری از موارد، داده ها و افراد باید دست به دست هم دهند.
بروسارد به من گفت که دههها فانتزی فناوری وجود داشته است که رایانهها میتوانند کارگران را محکوم کنند یا احکام عادلانه زندان صادر کنند. اما بیشتر جنبه های زندگی، از جمله خوب بودن در کار، معادلات ریاضی نیستند.
بروسارد گفت: «استفاده از این نوع روشهای نظارتی منطقی نیست. “این برای روشی که مردم واقعاً کار می کنند مناسب نیست. مردم ماشین نیستند.”
بروسارد نمونه ای از فعالیت های گروهی را که افراد در مدرسه و محل کار انجام می دهند بیان کرد. می دانیم که برخی افراد سخت تر از دیگران کار می کنند. این ممکن است ناعادلانه یا آزاردهنده به نظر برسد، اما دلیلی وجود دارد که کار تیمی ادامه دارد. افراد مهارت های متفاوت و مکملی دارند که می تواند مجموع آن را بیشتر از سهم هر فرد کند. همکاری اغلب کار را بهتر و لذت بخش تر می کند، و نمره کامپیوتر لزوما نمی تواند آن را اندازه گیری کند.
همانطور که او گفت، نوآوری زمانی اتفاق میافتد که مردم روشهای سنتی انجام کارها را به چالش میکشند، اما سیستمهایی که برای هدایت همه به سمت ایدهآل تصوری از وضعیت موجود برنامهریزی شدهاند، دلسرد میشوند. مردم تمایل دارند فکر کنند او باهوش است دیگران او گفت که تحت نظارت و ارزیابی با داده ها قرار گیرد، اما وقتی برایش اتفاق می افتد از آن متنفر است.
از جودی پرسیدم که در ماههای گزارشهای خود در مورد اینکه آیا برنامهها میتوانند روزی ارزش افراد را در محل کار بهتر ارزیابی کنند یا آنها را به سمت راههای سودمندتر برای صرف انرژی هدایت کنند، چه آموخته است. او گفت که اکثر کارگران به توانایی تعریف کامل دامنه کاری که انجام می دهند اعتقاد ندارند.
جودی میگوید: «شاید روزی در آینده، کسی «نرمافزار کار» – یعنی فناوری مدیریت – اختراع کند که واقعاً اعتماد کارگران را جلب کند. اما فناوری ردیابی بهرهوری که در این داستان درباره آن نوشتهایم اغلب خشم و عصبانیت را برمیانگیزد زیرا واقعاً با معنای انجام یک کار عالی مطابقت ندارد.»
قبل از رفتن…
-
TikTok اکنون در کانون توجه است.همکار من تیفانی هسو درباره نگرانیهایی که TikTok در حال تبدیل شدن به مکانی پر رونق برای دروغپردازی است، نوشته است، از جمله اطلاعاتی درباره انتخابات پرمخاطره در سراسر جهان.
در واشنگتن، همکارم دیوید مک کیب، گفت قانونگذاران و تنظیمکنندهها از عدم پیشرفت در نظارت بر TikTok و سایر برنامههای متعلق به چین که میتوانند دادهها را به پکن درز کنند، ناراضی هستند. (در خبرنامه فردا درباره TikTok بیشتر خواهم آموخت.)
-
سمعک های بدون نسخه مورد تایید دولت:همکار من کریستینا جوت گزارش می دهد که سازمان غذا و دارو راه را برای کلاس جدیدی از دستگاه های شنوایی غربال شده که مردم می توانند به تنهایی خریداری کنند، هموار کرد، همانطور که ما با عینک انجام می دهیم. من کنجکاو هستم که ببینم این بازار محصولات مصرفی جدید چگونه در حال تکامل است و می دانم که دهه ها طول کشید تا عینک های بدون نسخه به آنچه امروز هستند تبدیل شوند.
از On Tech در سال 2021سمعک های بدون نسخه پتانسیل این را دارند که دولت و شرکت های فناوری بهترین های خود را نشان دهند.
-
گاری های گلف نباید فقط برای گلف باشند.دیوید زیپر، کارشناس سیاست حمل و نقل، در اسلیت می نویسد که بسیاری از جوامع باید فضایی را برای چرخ دستی های گلف باز کنند زیرا می توانند یک فناوری حمل و نقل مفید، مقرون به صرفه و سازگار با آب و هوا برای آینده باشند. او برای Peachtree City، Ga کار می کرد. جزئیات زیپ
در سایر فناوری های انتقال: همکار من Cady Metz توضیح داد که خدمات خودروهای خودران، از جمله توسعه برنامه ریزی شده Lyft در لاس وگاس، به ندرت خودروها را مستقل از کنترل انسان کار می کند.
برای این بغل کن
این است سگی که جوراب های ماردی گراس به بینی اش بسته است. سگ، استیوی نیکس، کاملاً زیبا به نظر می رسد دستکش روی بینی اش.
ما می خواهیم از تو بشنویم. به ما بگویید درباره این خبرنامه چه فکر می کنید و چه چیزهای دیگری را می خواهید بررسی کنیم. می توانید با ما تماس بگیریدontech@nytimes.com.
اگر قبلاً این خبرنامه را در صندوق ورودی خود دریافت نکرده اید،لطفا اینجا ثبت نام کنید. شما همچنین می توانید بخوانیدگذشته در ستون های فنی.